دوستان امروز سردبیرم بخاطر یک خطای کوچیکی خیلی اذیتم کرد
منم ظهر تا ساعت 4 و نیم عصر تو دفتر تک و تنها نشستم فقط گریه کردم
حال نداشتم برگردم
مادرم از عصر داره دعوام میکنه میگه چرا تنها نشستی فردا حرفی برات در میارن
خودمم اعصابم خرابتر شد
واقعا چون تنها نشستم آبروم رفته؟
ضعف نشون دادی
چه حرفی دربیارن😐😐😐😐
خا تعریف نکن کاراتو برای مادرت
نه ولی دیگه اینکارونکن
ولکن بابا یه حرفی زد
تو چرا مسائل رو بهش میگی ک حرف الکی از توش در بیاره
به خانواده ایرانی مشکلت رو بگی
میشه ۲ تا مشکل
عزیزم مادرا همینطوری ان. ناراحت نکن خودتو
نه عزیزم
هیچ ایرادی نداره.
خودت چی فکر میکنی؟عقلت چی میگه؟
اره درسته
مخصوصا مناطق غرب کشور که تعصبی ها کم نیستند
من دختر محجبه ایم. همه بهم ایمان دارن
نه نرفته
هرچی میگذره به نزدیک ترین ادم زندگیت نگو
هرکس تو ۲۰ سالگی از ادمای اطرافش شناخت کافی داره
میدونی حساس لازم نیست واقعیت بگی
اگه میگفتی کارم طول کشید کافی بود
اینو تو همه زندگیت یادت باشه تاوقتی اسایش داری که خانوادت یا اگر ازدواج کردی هر دوخانواده ازجزئیات زندگیت چیزی نفهمند.
دوربین نداره اونجا ؟
خب یمرفتی بیرون گریه میکردی
