خسته ام
شوهرم انقد شکاکه ک حد نداره
بخدا هیچ کار بدی هم نمیکنم هیچی هم ازم ندیده اما خیلی شکاکه چند بار سر مشکوک شدنای الکی و توهمی بودنش
کم مونده بود منو بکشه ..
خودش معتاده . دست بزن داره .فحاشه.زن بازه.رفیق باز شدید. خیلی خیلی خسیسه. خیییلی بی احساسه و خشک و سرد
حروم خور و ظالمه(بچه دارم و حمایت ندارم برا همین طلاق نمیتونم بگیرم)
انقد چکم میکنه و زیر ذره بینمو و بازی روانی میکنه باهام
شدیدن وسواسی شدم و به همه بدبین
دلم نمیخواد مریض باشم اما مرده متحرک شدم
با پارانوییدی ها چه رفتاری باید کرد ؟