شوهرم همیشه گیرمیده باید بری کمک مادرم.درحالی ک مادرش سرزندس سرحاله بعدش خواهرشوهرمم تقریبا نزدیکشه
نه
بگو شما هم برو کمک مادرم
نه ، خیلی نگران مامانشه خود همسرت بره کمک مامانش
درحالی ک خودمم خونه تکنی میکنم روزه میگیرم اذیت میشم ولی اونا هیچکدومشون روزه نمیگیرن
نه وظیفه که نیست اصلاااا ولی اگه انجام بدی لطف کردی کار قشنگیه
من خودم بهش زنگ زدم چون بیچاره سنش بالاست ودخترش هم ناتوانی داره دلم سوخت این کار برای رضای خدا میکنم شوهرم هم خیلی خوشحاله
خیر اصلا
کمکی بگیرید براش پسرش پول خرج کنه براش
اروم بهش بگو اجازه بده یه سری مسائل رو خودم مدیریت کنم
منکه ازدواج کردم همه جاریام جمع میشدن خونه مادرشوهرمو تف مالی تمیز میکردن جوریکه جای لک دستمال رو دیوار مونده بود
بمن زنگ میزدن بیا
منم گفتم کارگر گرفتم داره خونمو تمیز میکنه
دیگه نگفتن
از اول میختو محکم بکوب وگرنه از سال بعد باید بری اونجارم تمیز کنی
من تا حالا خونه مادر شوهرم ظرف هم نشستم اجازه نمیده چه خودش تک باشه چه خواهر شوهرام کلا میشینم
من ده سال رفتم و دیر فهمیدم که داره ازم سو استفاده میشه دیگه نرفتم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
7 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
