از بچگی مقایسه شدم.. الان آثارش دیوونم کرده
اعتماد بنفس ندارم.. همش خودمو از بقیه کمتر میبینم منزوی و گوشه گیر شدم اجتماع گریزم... همش دنبال تایید گرفتن از کسایی هستم که باهاشون مقایسم کردن.. امشب نشستم با مادرم حرف بزنم منطقی که چرا مقایسه ام میکنه الان بهمم ریخته اونم همون حرفای تکراریو زد و تهش به دعوا کشید نادیدم گرفت.. مثلا داشتم باهاش حرف میزدم با خواهرم حرف میزنه یا با پدرم.. اصا گوش نداد دیوونه شدم از خودم بدم اومده استعدادام سرکوب شد سه سال تجربی خوندم اعصاب روانمو سر رشته ای که دوسش نداشتم بهم ریختم تاییدشون بگیرم اینقد مقایسم نکنن بازم هیچی الانم بهم میگن تو چرا اینقد مسخره و بد قیافه و زبون دراز شدی.. در حالیکه خودشون عاملش بودن..
کتاب روانشناسی نمیدونم چیزی دارین بتونم این کمبود اعتماد بنفسم و اینارو درمان کنم؟
