در حال حاضر باردارم و خیلی دلم شکسته
هشت ماهمه
قبل از اینکه باردار بشم فکر میکردم بعد بارداری حتما چقدر خوشحالم و همه چیز رمانتیکه
اما
از وقتی باردار شدم همه جوره اطرافیان دلم رو شکوندن
از ناراحتی برا جنسیت بچه ام که دختر بود
تا چیزایی که سال ها از همسر خبر نداشتم و یهو متوجه شدم.
و خیلی چیزای دیگه
خیلی عجیبیه از خیلی چیزا بی خبر بودم و همینکه باردار شدم انگار دنیا پرده ها رو کشید و واقعیت های تلخ آشکار شد.
نمیدونم با کی درد و دل کنم حرفمو بفهه
خیلی دلم میخواد با مادرم صحبت کنم ولی نمیخوام غمگینش کنم.