یه شخصی توفامیل نزدیکمون هست، ۴۴ سال پیش
تویک سالگی گردنش خشک میشه مامانش فکر میکرده بالا به کلاغا نگامیکنه نگو گردنش خشک شده همونجوربالا مونده بود
بعد اینو میبرن اردبیل پیش یه دکتر چندروزی بستری میشه خوب میشه ولی دکترش گفته بود زنده موندنش فایده ای نداره بعد ها تواعصابش تاثیر میزاره
باباش میخواستش بچه رو بندازه تواردبیل رودخونه و برگردن شهرستان، مامانش نمیزاره
خلاصه این بچه تا ده پونوزده سالگی رفتار غیر متعارفی داشت تا اینکه تو ۲۰ سالگی عقلشو از دست میده مبتلا به دوقطبی و شیزوفرنی میشه یه عمر خانودشو عذاب میده نمیزاره خونوادش پیشرفت کنه ،هردفعه توخونشون دعوا میشد باباش به زنش میگه تو نزاشتی من مینداختمش دور ،ولی مادرش احساس پشیمونی نمیکنه هنوزم دوسش داره با اینکه بیشترین عذاب و به مادرش میده .
حالا اینا به کنار تشخیص دکتره برام جالب بود اونم ۴۴ سال پیش