شوهرم با مادرش خیلی اوکی هست در حدی که همه چیز میزاره کف دست اون . با مادرش برعلیه من متحد میشه . چند تا زن داداش داره یکی شون حامله بود یکسال تمام شوهرم پیش من نگفته . بعد زایمان اومده میگه داداشم دختر دار شد . زنش زایمان کرد . با هم چنین آدمی چطوری برخورد میکنید . فاصله میگیرید ازش. مشاوره اینام زیاد بردمش فایده نکرد . مادرش خیلی ذات اش خرابه . شوهرم برعلیه من تحریک می‌کرد. دعوا مینداخت الانم شوهرم ناراحتی اعصاب گرفته . میگه تو باعثش شدی .
تنها راهش اینه محلش نده
من اگه شرایط مالی رو داشتم ازش طلاق میگرفتم...ادم سمی رو باید انداخت دور
زیاد حرف دلت نگو خواعر
تا شوهرت خودش نخواد مادرش هیچ تاثیری نمیتونه بذاره منم هم دردت بودم بعد سالها فهمیدم که کرم ار خود شوهرمه ب فرض مادرسوهرت بگه پیش زنت نگو فلانی حامله ست دوربین که کار نذاشته ! شوهرت میتونسته بیاد بگه یواشکی مادرشوهرت بدترین زن عالمم باشخ شوهرت اگر خودش نخواد هیچ کاری نمیکنه شوهرت خودش خرابه اخلاقش و ذاتش
تو چیکار کردی بهتر بشه وضعیت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
16 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
