بچها بابام خیلی رو مخه

اون موقع ها اخلاقش بهتر بود یااینکه معتاد صفر بود همیشه از یه شهر تا یه شهردیگه میرفت برای مواد چوناونجا عمده میگرفت و براش به صرفه بود ولی گهگاهی بهمون پول میداد ..اون موقع ها دلم براش میسوخت میگفتم بیماره 

خانوادش خیلی باکلاس با شخصیتن اما شانس ما این زبالشون گیرما افتاده برامون سال به سال لباس نمیخریدمستاجر 

منم همیشه دخترای فامیل لباساشونو میفرستادن برام همیشه در معرض ترحم و دلسوزی بقیه بودیم چند بار رفت زندان چند بار رفت کمپ تدم نشدتا اینکه یه بار جدی رفتیم قهررفت کمپ یع مدتم بیمارستان بستری شد برا فشارخونش ودیگه خوب شد الان ۱۰ساله پاکه

اما مشکل ما زمان اعتیادش خیلی کمتربود الان ترک کرده کارمنده سوسابقه زندانشو پول دادن حذف کردن خانوادش کمکش کردن ماشین خریدخونه خوب رهن کردیم اما اصلا خوشبخت نیستیم 

اول اینکه بسیار ادم بیشعوریه دست دادن نداره ولی دستب بگیر خیلی داره اگر چند وز خانواده مادرم بیان اینجا بمونن یه دعوا راه میندازه که اونا نارتحت بشن برن جای سر سفره مهمونمون ناراحت شد و رفت اما خودش همیشه بی دعوت میره خونه هاشون و انتظار کباب داره 😐برای خانواده خودشم همینه الان من ۴ساله میرم سرکار هم مامانم قسم میخورم یک هزارتومانی به ما نداده میگه به من ربط نداره مگر با دعوا و ابرو ریزی پول بگیریم 

کارت به هیچ عنوان دیتمون نمیده خودش ماهانه خرید خونه میکنه اجاره رو میده  اما پو دست هیچ احد ناسی نمیده مامانم میگه من به درک حداقل به دخترت پول بوده به پسرت بده میگه خودشون کارکنن به من چ 

از سرکار که میاد میگیره میخوابه تااااااا بوق سگ 

همیشه جاش پهنه 

مثلا ۲میاد خونه میخوابه تا۹

یه چیزمیخوه میره کلاس بزای اینایی که ترک میکنن 

اونجا بهشون یاد دادن خودتون برا خودتون فقط مهم باشین 

اصلا خیلی عوضی تر شده خیلی 

ما گواهی نامه داربم دوتامون به ما ماشینو نمیده سرصدا دعوا راه میندازه کی گفت ماشینو ببرین درحالی که به اسم مادرمه

هنوز که هنوزه با اینکه اعتیاد نداره با مامانم بحثش شع با ابنکه ما بزرگیم یورش میاره سمت مامانم با چاقو 

به هیچ عنوان مردونگی و مسئولیت حالیش نیست 

فکر میکنه زندکی و مسئولیت و پدر بودن به یکم مواد غذایی همین 

کافیه من برم یه جا ابرو شرفمو میبره من ۲۵سالمه رفتم خونه مادربزرگم زنگ زد کلی فحش فحش کشی کرد که همه فامیل فعمدن بم گفتن برو خونتون تا ابروریزی بیشتر نکرده 

یه مدتم که کارت یارانمونو برداشت مبگفت قسط دارم چند سال نه تنها پولی نمیده یارانمون هم نمیداد دیگه مامانم با جنگ ازش گرفت 

براشاصلا مهم نیست ما از کجا پول تهیه میکنیم چند بار میخوایتم برم دکتر داشتم میمردم گفتم پول بده گفت ندارم همیشه نداره دروغ میکه پس انداز میکنه

شبکه تلوزیونی ما دارم میبینیم میاد عوض میکنه 

هرچند ما در برابرش اصلا دیگه مظلوم نیستیم به خصوص من خیلی دیگه تو روش وایمیستم 

الان بدتره دارم تو نوشته هام میگم 

بسیار  بی فرهنگه داره غذا میخوره صدای ملچ ملو و هورت کشیدنش ابرو ادمو میبره حتی دسشویی رفتنش رو اعصابه مهم نیست کسی سر سفرس یا نه اینقدر اخ و توف ببخشبد میکنه تو دسشویی که حالت از غذا خوردن بهم میخوره 

موقع غذا خوردن به هیچکس رحم نمیکنه گوشت و  مرغ باشه همشو میکشه برای خودش حتی وقتی مهمون داریم 

رفتاراش خیلی زشته مهمون میاد تو‌خونه سر سفرس  تعارف نمیکنه مامانم که تعارف میکنه میگه تعارف نکن جلو خود مهمون😑معذب میشن وقتی میریم جایی سر سفره میزبان تعارف میکنه بردارین بخورین میپره به میزبان دارم میخورم دیگه چرا  هی  میگ

ماشینو بهمون نمیدع ما گواهی نامه داریم میکه ماشین حق ندارین ببرین بیزون تازه به اسم مادرمه 

اکر یکی بیاد خونمون میکنه خون دل مهمون مهمون از سر سفره قهر کرده رفته با بد عنق بازیاش با دعوا راه انپاختن با زن وبچه حلو مهمون 

من اول مراعاتشو میکردم میکفتم پذره ولی الان هرچی بگه چارتا جوابشو میدم حتی بش گفتم برو واسه خودت خستمون کردی 

الان مادرش زنگ زده چرا به پسرم اینو گفتی هرچی باشه پدرتع 

ایا من اشتباع کردم ؟

نه ۱۰ساله پاکه ولی کلاس هارو که میره اونحا بهشون میگن خودتون فقط برا خودتون مهم باشین ویس استاذشون رو کوش کردم تو‌کوشیش 

وضع مالیمون بد نیست خداروشکر حقوقش بد نیست 

ن عالی نه ضعیف 

اره واقعا مرسی عریزم