آرزوی پرواز داشتم فکر می کردم با تمرین کردن می تونم پرواز کنم واسه همین یه بار خودم و از بالای کمد پرت کردم پائین🤦♀️
هرشب خوابش و می دیدم که دارم پرواز می کنم
ماهها پیش در یک شب بارانی" نمی توانم" درونم را در زیر خروارها خاک دفن کردم تا مدتهابه احترامش لباس سیاه پوشیدم وساعتها را به شیون و مویه کردن گذراندم تا باوجدانی آسوده با می توانم دست دوستی بدهم🕊