خانوادم زیاد با محبت نیستن و منم بینشون آدم عاطفی ایم ... میترسم بهشون بگم دوست دارم از همین خلا درگیر آدمایی میشم که بدتر میکنن حالمو همیشه زودتر من وابسته میشم
علاقم عمیق میشه ...
نمی‌دونم چیکار کنم که این درد رو پایان بدم ...
😔😔
میخوای حرف بزنی؟
بیشتر از هر چیزی می‌خوام اینجوری نباشم ...
می‌دونی یک سالی میشه که به کسی علاقه مندم اونم ادعا داره که همین احساس رو داره اما منم که همیشه تنهام خانواده اون دوسش دارن کلی دوست داره 🙃 آخرین وقتش میرسه به من ...
فکر میکنم منشأ همه مشکلاتم همین عدم وجود محبت تو خانوادست خیلی وقتا با خودم میگم خودتو جمع کن تو نیازی نداری به محبت هیچ کس و هیچی
فکر میکنم منشأ همه مشکلاتم همین عدم وجود محبت تو خانوادست خیلی وقتا با خودم میگم خودتو جمع کن تو نیازی نداری به محبت هیچ کس و هیچی
ولی مثل ماهی هر بار طعمه محبت رو میگیرم و بدبخت میشم ... واقعا نمی‌دونم چیکار کنم
منم چون قوانین خانواده رو به اصطلاح رعایت نکردم و به کسی علاقه مند شدم احساس عذاب وجدان دارم ...
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
