منم شدم
اینطور که من تجربه کردم
تپش شدید قلب و لرزش تمام بدن خشک شدن دست و پا و فک انگار افت قند هم هست و احساس سرما حتی تو اوج تابستون
فهمیدم که اگر برای یک روز کامل خواب نداشته باشم یا استرس و غم طولانی داشته باشم یا بحث و جدل همراه با استرس بیش ازحد
یا گاهی موقع آنفولانزا یا سرما خوردگی شدید که خواب ندارم و داروی مسکن زیاد خوردم یا از طریق تزریق مسکن توی سرم که یهو وارد خون میشه اینجوری میشم
پس سعی میکنم به اندازه کافی بخوابم استرس و غصه ام خداروشکر رفع شده و
یاد گرفتم نترسم و کنترلش کنم حالا چطور
تا میخواد شروع بشه دیگه میفهمم و همون اولش در کمال آرامش دراز میکشم جوری که سر و سینه بالا باشه روی دو بالش
یا میخوابم پاهام رو میزارم بالا روی مبل اگر لرز داشتم و سردم بودم پتو میکشم روم به همسرم میگم سریع آب قند برام بیاره چشمامو میبندم نفس عمیق میکشم چندین بار و آهسته به طوری که شکم بالا پایین بشه با نفسام در حالی که خونه آرومه صدای تی وی قطعه و آروم کمی صلوات میفرستم و با خودم میگم چیزی نیست الان خوب میشم
وقتی اینها رو بهطور تجربی یاد گرفتم و فهمیدم چی شده و مطالعه کردم تونستم بهش غلبه کنم
اگر دور از جون مریض شدم موقع سرم زدن بهش میگم سرم رو روی آروم بزار که کم کم وارد بدنم بشه یعنی قطراتش تند تند نباشه
اینها واکنش بدن نسبت به روح آزرده دائمی هست سعی کنید هر استرسی رو از خودتون دور کنید هیچی جز سلامتیتون ارزش نداره به خدا روح کم کم تاثیرش رو روب جسم میزاره و همین پنیک یه نقطه کوچیکشه یه حالت واکنش هیستریک بدن هست به اعصابتون مسلط بشید عزیزان
خودتون رو دوست داشته باشید و مرافب خودتون باشید هیچ کس و هیچ چیز ارزشش بالاتر سلامتیتون نیست واقعا