دوسالشه شبا ببندمیشه انواع نی شو میخواد تااب بخوره عین کولیا گریه میکنه درحدی که ازترس این ک غش نکنه بامشت زدم توسرم نمیتونستم ارومش کنم آخه من چیکارکنم بعدم دید دارم گریه میکنم یکم آروم شد باریکی ازنی هاش آب خورد خوابید
داغونم کرده داغوووووووووووون چیکارکنم ازدستش
می‌خوام برم یه هفته استراحت کنم دارم جون میدم ازدستش همه ام منومقضرمیدونن هی میگن مادری نمیتونم ارومش کنم چیکارکنم خودم طاقت ندارم دیگ
بچه ها نشستم عین چی دارم گریه میکنم
بچه همینه متاسفانه ما بخاطر شرایط بدبارداری و زایمان و گاهی درک نشدن از سمت همسر عصبی شدیم فقط باتوجه به تجربم که الان پشیمونم لذت ببر از بچگی بچت باهاش بچه شو من همش عصبی و داغون الان عذاب وجدان داره خفم میکنه بیچاره بچم😭
شما توی حاملگیتون زیاد غصه خوردید ؟
روزا خیلی میخوابه؟
بهش چیزای شیرین زیاد میدین؟
شاید تو طول روز خیلی بازی نمیکنه که شب خسته بخوابه
شاید هم خوب غذای اصلیش رو نمیخوره که آروم بگیره و خوابش ببره.
همسرت باهاش قبل خواب بازی کنه تا خسته بشه طفلک.
البته من بعضی جاهای متنتونو متوجه نشدم ... ولی شاید شبها دلش میگیره و نمیخواد بخوابه ، به نظرم ببرش تو رختخواب و براش قصه بگو ، بچه ها معمولا با قصه گفتن آروم میشن !!!
گفتی با مشت زدم تو سرم غش نکنه یاد خودم افتادم😂 اولا میترسیدم
بچه منم ازاین کولی بازیا درمیاره عادت کردم دیگه
عزیزم یه سر کتاب واسش باز کن شاید از یه چیزی ترس داره محاله الکی گریه کنه
من پسر اولیم اینطور بود ک خب با سر کتاب رفع شد الحمدالله
شابدم دلدرد داشته باشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
