دیشب خونه بابام با شوهرم بحثم شد من ۶ماهه زایمان کردم شوهرم صبح تاشب سرکاره تو بچه داری هم هیچ کمکی نمیکنه من شبا چون زیاد بیدارمیشم بعضی شبا کلافم سربچه غرمیزنم دیشب جلوی خانوادم میگه تو‌همش سربچه غرمیزنی میگم آره تو‌نگه میداری بچه روبحث کردیم‌بعد آخرسر میگه میخواستی مادرنشی خیلی ناراحت شدم ازدیشب باهم قهریم فقط گفت شب بخیر وخوابید رفت سرکار صبح‌زنگ هم‌نزده به نظرتون شب اومد چطوری رفتارکنم هم ناراحتم که قهریم هم ناراحتم که اصلا قدر من و کارامو نمیدونه
بهش بگو ناراحتی
برو زیر پتو برا خودت برق خاموش کن تو اتاق بمون میاد منت کشی 😂
چقد پروعه سر سنگین باش باهاش
این مردا زود خام میشن میاد معذرت خواهی میکنه
بگو اگه تو انقدر دست و پاتو گم نمیکردی و پیشگیری میکردی من الان مادر نمیشدم
سکوت کن چای بذار جلوش شامشو بده
سرتوبه کارهات وبچه گرم کن
چیزی گفت جوابشوبده اما کوتاه
در کل سرسنگین باش باهاش اماقهر نه
برو تاپیکامو بخون منم ۴ماه زایمان کردم همین بساطو داریم ولی هردو سعی کردیم اروم باشیم پس اروم باش درست میشه
قهرو هیچوقت کش ندین که آشتی کردنتون سخت میشه اگر اومد حرف زد جوابش بده ولی سر سنگین
اینکه میگید هیچ کمکی نمیکنه و...بنظرم توقع زیادی ازش دارین،خودتون میگید صیح تا شب سرکاره،خب بیچاره دیگه نای میمونه واسش ک بخواد بعدش بچه داری هم کنه؟
بهش میگفتی می خواستی نریزی تو
لج بازی نکن قهر نباش
فقط سرسنگین باش
سلام کن شامشم بده اما سرسنگین باش
غرررر هم ممنوع
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
