قضیه ازاین قراره که برادرشوهر مودی و موجی من تا حالا ۳بار بی دلیل بخاطر اینکه اشتباه متوجه برگشته بمن دعوا کرده و تشر زده بمن و منم حقیقتا اون لحظه زبونم قفل کرده..کاملا هم بی دلیل..یبارش برگشت گفت هان چته بد نگا میکنی چرا، چرا اینجوری نگا میکنی و چشاشو تیز کرده بود برامن و اخماشو توهم کرده بود..یعنی قشنگ برگشت بمن..یبار دیگشم دیشب بود که من و خواهرش داشتیم خونه مادرشوهرمو جارو میزدیم ی مبل وسط بود برادرشوهرم روش نشسته بود..من به شوهرم گفتم فلانی پاشو مبلو جابجا کن ببینم..یهو برادرش فک کرد بااونم برگشت طرف منو گفت بینم مینم نداریما،یعنی چه درست رفتار کن...من دوباره شوکه شدم گفتم من باتونبودم باشوهرم بودم اونم دیگه هیچی نگفت شوهرمم دید..اومدیم خونه به شوهرم گفتم بهش پیام بده بگو درست با مریم رفتار کن جلو بقیه و رفتارت اشتباه بود زن من کاری بتو نداره..حالا امروز طلبکار بوده از شوهرمن که این چه پیامی بود من سریع پاکش کردم و مگه چیکار داشتم به زنت،من میدونم این پیامو توندادی،شوهرمم گفته بوده خودم دادم و توبار اولت نیس قبلا میخاسم بهت گوشزد کنم درست رفتار کنی و فلان..اونم گفته بوده نه زنت اشتباه برداشت کرده من منظوری نداشتم بدش اومده و من زنگش میزنم بعد..حالام امشب خونشون دعوتیم،حرفی زد چی بهش بگم،اینم بگم کلا خیلی بیشعور و رکه