افسردگی حاد داره وتو ی خانوادهدسختگیره وضع خونه ی جورایی زشته و بلدنیست وحوصلشو ندارم ب خودش برسه وقیافش زشته ن میتونه روانشناس بره وپول توجیبی کسی بهش نمیده ونمیزارن کارکنه خیلی کتکش میزدن ومنزویه اعتماد ب نفس پایینی داره وساده س واز زندگیش کلا ناامیده وبیخیال هرچی براش شده امیدی به آیندشم وجودنداره وهیچی براش مهم نیست
باید به خودش برسه کم کم پول جمع کنه بره تراپی اول روانش درمان کنه بعد پسر
چندسالشه ؟ امکانات مثل گوشی داره ؟
عزیزم🥺🥺🥺
فقط درمان چاره گر هست
اشتباه این دختر اینجاست که فکر میکنه ازدواج راه حل مشکلاتشه
گل من اخه با این شرایط زندگی متاهلی براش خیلی سخت میشه
بره سرکار پول دربیاره خودبه‌خود اعتمادبنفس بهتر میشه
به نظرم کسی که اینو نوشته هنوز به درست شدن زندگیش ایمان داره باید از افزایش اعتماد به نفسش شروع کنه کم کم سر کار بره و روابط اجتماعیش رو تقویت کنه خودش رو دوست داشته باشه
ازدواج کنه که یه نفر دیگه رو هم بدبخت کنه؟
بخدا ازدواج, روان درمانی نیست، کسی رو خوب نمی کنه
میشه یه همسر عصبی و بداخلاق ، یه مادر بی‌حوصله و دست بزن دار
دو سه تا بچه‌مریض تحویل اجتماع میده
اول تلاش کنه خودشو دو پله بکشه بالا، بعد بره سمت ازدواج
خودتی؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز