چند روزه حالم بده.امروز دیگه ترکیدم کل ظرفای مجلس روتنهای شستم چون گفتم توجمع بشینم بدخلقیم معلوم میشه.اما اخر حالمم بد بود زندایمم تیکه پروند همونجا جوابشم دادم ولی باز بدتر شدم مجلس که تموم شد شوهر وزنداداشم وداداشم عمه مامانم.یهو غاطی کردم یعنی قاطی هاهمش داد زدم جیغ زدم حالم خیلی بد بود الانم حالم بده خیلی همش میگفتم ازتون متنفرم .دیگه خستم روحم خستس ذهنم خستس.از دست خودم خستم اومد تواتاق پلق زدم موهامو کشیدم اصلن یه وضعی کنترلمو از دست داده بودم دچار حمله شدم😭😭😭.بعد که به خودم اومدم حالم باز بدتر شدددچار سرخوردی وخجالت شدم .تو چشم کسی نگاه نکردم اومدم خونه.