من ۲۵ سالمه 
یادمه از لحظه ای که نزدیک به سن بلوغ بودم ه.ات بودم ،🤦🏻♀️
وحشتناک گرم بودم تو رابطه با شوهر سابقم خیلی پایه بودم و واقعا همه چی باهاش عالی بود 
تا شروع کرد به این که اسم بقیه خانواده و دوست و آشنا رو بیاره تو رابطمون 💔😞
 منم چون عاشقش بودم یا بهتر بگم چون فکر میکردم هر کی هر رفتاری میکنه باید تحمل کنم، تحمل کردم. (تورو خدا نپرسید یعنی چی که اسم میاورد واضح نیست که یعنی چی؟)
سه سال و خرده ای اوضاع همین بود با این که من زیبا و خیلی جوون تر ازش بودم و واقعا همه جوره برای اون بی لیاقت پایه بودم رابطه ج.نسیمون تنها چیزی بود که ازش راضی بودم به شرط این که دهنشو توش میبست که خب امکان پذیر نبود 
یعنی از لحاظ فیزیکی عالی ولی از لحاظ روانی حس میکردم یه چاقو رو تا دسته میکنه تو قلبم هر بار 
تا این که سه ماه قبل از این که ازش کامل جدابشم تقریبا هیچ حسی نداشتم 
یعنی بهم دست میزد ولی هیچ حس برانگیختگی ای در من ایجاد نمیشد و منی که همیشه خدا دنبالش بودم 
الان دیگه از رابطه فراری بودم 
از اون موقع تا حالا که حدود پنج ماه شاید بشه 
حس میکنم کلا میل جنسی در من مرده... 
طبیعیه؟ باید چیکار کنم؟چیزی هست بخورم مثل قبل بشم؟.... حالم اصلا خوب نیست و نمیدونم خوب میشم یا نه...