می خوام انتقام بگیرم اما نمی تونم

اونم ازشوهرش ناراضی بودتمام کارهای بدش روگفت ومیخواست طلاق بگیره ومنم گفتم اگه نمیتونی بده طلاق بگیر.یه کسیودوس داشت یه خلافکاربودهمش توزندان بودولی مانذاشتیموباپسرعمش ازدواج کرد.یهوبرگشت گفت بهرامم همینومیگه من هنگ کردم پرسیدم نگو۳ساله داره به شوهرش خیانت میکنه.منم گفتم بااین وضع دوس داری زندگیت پربرکعت باشه شوهرت نازتوبکشه؟درسته شوهرت نمیدونه ولی خداش که میدونه.اینم بگم مادربزگش مرده بودشوهرش نمیذاشت بره.منم گفتم توبه کن اون یاروروهم بلاک کن دورکعتم نمازشکربخون که تاالان شوهرت نفهمیده.این همینکاروکردوبعدیه ساعت زنگیدبه من

کلی گریه وزاری وگفتم چیشده گفت برای باراول شوهرم زنگیدوکلی قربون صدقم رفت گفت حاضرشوبریم سرخاک مادربزرگ.ازاون روزهرموقع پی ام میده ازم تشکرمیکنه زندگیش ازاین روبه اون روشده

حالاشماآبجی قشنگ فکرکن.شماکه داری وسوسه میشی به همکارات یادت باشه دوسال پیشم یه زن شوهرشمارووسوسه کرد.شماچه حالی داشتین؟؟الان اگه همچین چیزی بکنیدبخدابدترمیشه اگه خوبه ببخش به خوبی هاش اگه نمیتونی جداشی بروپیش مشاورفقط عوضش رودرنیاربخدابدترمیشه

ازدواجش زوری بوده؟به خودت خوب میرسی؟پیشش روحیت داغونه؟مرداواسه زنای مستقل له له میزننا

میخواستی بگی من خوردنی هستم ولی ادم دم دستی نیستم که هر کی رد بشه یه انگشت بهم بزنه 

اگه نجابتم نبود تا حالا هزار بار خورده بودنم 

داره سعی میکنه اعتماد به نفس شما را کم کنه با توهین 

اگه شوهرت دوسال پیشش نیست فراموش کن سخته ولی تنهاچندروزه زندگی