از روز اول که فهمیدم باردارم،شوهرم هرروز یه بلایی سرم آورد
رفتم از داروخونه بی بی چک خریدم زدم مثبت شد بهش نشون دادم دعواگرفت که چرا تنهایی رفتی داروخونه
فرداش سر سفره همه چی رو پرت کرد
بخاطر خواهراش سرمو کوبید و دعوای بدی کردیم که رفتم زیر سرم
امروز هم قرار بود بریم ازمایش بدیم
که تا سوار ماشین شدم گفت این چیه پوشیدی برو عوض کن
درحالی که من کاملا محجبه م،یه تار موم از شالم درنمیاد
که الان از شدت فشار عصبی افتادم خونریزی
نگید چرا برای این بچه میخوای بیاری
شوهرخوبی بود،همه ازش تعریف میکنن ولی متخصصه توی دق دادن من
شوهرم واریکوسل داشت اسپرم به شدت ضعیف
واین بارداری مثل معجزه بود که قدرشو ندونست😭