تا میگم نمیخوام بااونا روبرو بشم بهش بر میخوره
فکر میکنه میخوام پاشونو از زندگیمون قطع کنم ..
گفتم به خدا فقط به خاطر توئه که رفت و آمد دارم و احترامشونو دارم وگرنه دل خوشی ازشون ندارم ..
گفتم چرا یادت میره اونهمه عذاب و اذیت ..
گفتم چرا نمیزاری عین آدم زندگی کنیم ..
گفتم چرا نمیتونی مستقل باشی