2777
2789

شوهرمو میگم

گرفتار شدم از دستش ...خانوادش خیلی اذیت میکنن خیلی اهل دخالت و فضولی آن

حالا تازه آورده اونا رو شریک کارش کرده گفتم نکن 

گفت نمیتونم نه بگم .

گفت نمیزارم اذیتت کنن.

حالا هر وقت چیزی میخوام بخره برام بیاره میده اونا میارن یا اگه جایی میخوام برم به اونا میگه منو برسونن ...یا با ماشین اونا میاد دنبالم..

همون روز اول بهش گفتم تو شوهر منی نه اونا 

اما حالیش نیست چرا ؟😭😭😭😭

خسته شدم  از دستش .

امشبم دعوامون شد


خدابرای هرکسی اونقدر وجود داره که اون به خداایمان داره

تا میگم نمیخوام بااونا روبرو بشم بهش بر میخوره 

فکر می‌کنه میخوام پاشونو از زندگیمون قطع کنم ..

گفتم به خدا فقط به خاطر توئه که رفت و آمد دارم و احترامشونو دارم وگرنه دل خوشی ازشون ندارم ..

گفتم چرا یادت میره اونهمه عذاب و اذیت ..

گفتم چرا نمیزاری عین آدم زندگی کنیم ..

گفتم چرا نمیتونی مستقل باشی

خدابرای هرکسی اونقدر وجود داره که اون به خداایمان داره

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

یعنی چطور؟

گفتن چرا چنین غذایی پختی بگو عزیزم منو شوهر جونم اینجوری دوست داریم نمیدونستیم شما مخالف اینجور پختن هستین


گفتن این خوب نیس اون‌خوبه بگو به خودمون و زندکی‌شوهرم مربوطه


گفتن بچت چرا بی ادبه بگو به شماها ربطی نداره یا به خودم مربوطه


چیزی‌گفتن اخم‌نکن سریع از اونجا نرو عادی رفتار کن نگن عصبی شد از بابت حرفم


به جان بچه هام بریدم ...

گفتم کاش اونهمه تو هوای اونارو داشتی اونام هوای تو رو داشتن الان جنگ و دعوایی بین ما نبود ..

گفتم اونا به خاطر دخترشون کلی احترام دامادشونو میگیرن .اما به خاطر تو نمیتونن احترام منو بگیرن؟

خدابرای هرکسی اونقدر وجود داره که اون به خداایمان داره
تا میگم نمیخوام بااونا روبرو بشم بهش بر میخوره فکر می‌کنه میخوام پاشونو از زندگیمون قطع کنم ..گفتم ب ...

مادرش براش مهمه

سخت نگیر

چنین ادمی عوض‌نمیشه

بگو من پامو اونجا نمیزارم

بگو هر گوهی میخای بخور

مادر و خوانوادت بیشعورن 

گفتن چرا چنین غذایی پختی بگو عزیزم منو شوهر جونم اینجوری دوست داریم نمیدونستیم شما مخالف اینجور پختن ...

اگه از روز اول جوابشونو میدادم که تا این حد پر رو نمیشدن ..اونا یه طرف 

اینکه شوهرم خودشو به ندیدن میزنه یه طرف ..

خدا ازشون نگذره خدا وکیلم باشه و دست و پاشونو از زندگیم ببره

خدابرای هرکسی اونقدر وجود داره که اون به خداایمان داره
مادرش براش مهمهسخت نگیرچنین ادمی عوض‌نمیشهبگو من پامو اونجا نمیزارمبگو هر گوهی میخای بخورمادر و خوان ...

چپ و راست توی خونم میخورن و کیف میکنن بعد انگ کثیفی بهم میزنن خجالتم نمیکشن ..

خدابرای هرکسی اونقدر وجود داره که اون به خداایمان داره
راح شون نده بگو خستم مادر میخام استراحت کنمخونتم دور ببر

خونم دوره اونا اومدن نزدیک ...وقتی شوهرم براش آرامش من مهم نیست هر جا برم همینه

خدابرای هرکسی اونقدر وجود داره که اون به خداایمان داره
برین مشاورههر مشکلی راح حلی داره

من مشاور دارم گفت بگو بهش زنگ بزنه اما همسر من مشاوره رو قبول نداره ...انگاری دعاش کردن ..

خودمون ماشین نداریم کلی پول به باباش قرض داده ..باباشم به روی خودش نمیاره ...دو تا ماشین داره میتونه یه ماشین رو به ما قرض بده تا وقتی بتونه پولمونو پس بده اما انگار نه انگار 

همسرمم کور و کر شده

خدابرای هرکسی اونقدر وجود داره که اون به خداایمان داره
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   delvin7777  |  10 دقیقه پیش
توسط   __mahyar  |  10 دقیقه پیش