2777
2789
عنوان

خاطرات خنده دار سوسکی !!

513 بازدید | 7 پست

سلام,,کسی هست خاطرات خنده دار از سوسک داشته باشه؟تعریف کنیم یکم دور هم بخندیم.

ای هیچ ،برای هیچ ، برهیچ، مپیچ ...کار خوب فقط زمانی ارزشمنده که فقط برای رضای خدا و خالصانه باشه...ما باید حتی برای تک تک کلمات در فضای مجازی اون دنیا جواب پس بدیم...

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

یبار  آخرشب بود رفتم حموم همسرمم خواب بود.وقتی حوله رو تنم کردم دیدم گوشه یقش یه سوسک گنده براق با شاخکای بلنده نشسته با تمام قدرتم فریاد جیغ کشیدم و پریدم تو هال حالا مگه حوله در میومد از تنم.بیچاره همسرم وحشت زده اومد تو هال ببینه چه خبره.یبار توی اتاق خوابمون یه دونه دیدم عین قبلی.همسرمم رفته بود خرید برای خونه گوشه تخت نشستم زنگ زدم گفتم بیا بکشش بعد برو بنده خدا وسط راه بود میدونست اگه نیاد من همونجا میشینم برگشت کشتش و دوباره رفت

گریه داره یه بار نصفه شب حس کردم یه چی از رو شکمم رد شد بیدار شدم دیدم سوسکه😭😭بدتر ازون شوتش کردم ...

خخخ چ باحال

ای هیچ ،برای هیچ ، برهیچ، مپیچ ...کار خوب فقط زمانی ارزشمنده که فقط برای رضای خدا و خالصانه باشه...ما باید حتی برای تک تک کلمات در فضای مجازی اون دنیا جواب پس بدیم...

یادمه ایام راهنمایی بودیم,کلاس حرفه و فن,همه بچه های کلاس غرق بافت و...یهو یکی پرید وسط کلاس با همه قدرتش ب جیغ زدن و مث جت ب زمین و هوا پریدن و دور زدن ,کلاس ریخت ب هم و شلوغ شد,,همه شوک زده و...کاشف ب عمل اومد ک بله سوسک رو لباسش و...

ای هیچ ،برای هیچ ، برهیچ، مپیچ ...کار خوب فقط زمانی ارزشمنده که فقط برای رضای خدا و خالصانه باشه...ما باید حتی برای تک تک کلمات در فضای مجازی اون دنیا جواب پس بدیم...

اولین بار ک خانواده همسرم رو خونه مادرم دعوت کردیم,سر سفره شام,دیدم یک سوسک خیلی بزرگ تیره از اون بالدارا با شاخکای بزرگ,از زیر درب ورودی داره سمت سفره میاد,خیلی خودم رو کنترل کردم,با ترس و استرس اروم ب خواهرزادم ک کنارم نشسته بود گفتم رضا سوسک!گف صداش درنیار,,یعنی مردم,,فقط یواشکی رد سوسک گرفتم ک کجا میره,دیدم رف رو چادر رنگی زن داداشم سر سفره بود,باز گف صداش درنیار,,خدا خدا کردم ک نفهمه وگرنه جیغ ایشون و بهم ریختگی اوضاع,,وای,,یواشکی از روی اجبار بسرعت با مشما سوسک از پشت چادرش ک داشت میرسید ب سر خانم زن داداش گرفتم,وای خدای من چقدر چندش بود,چقدر حالم بدشد,تا پلاستیک گره بزنم بندازم بیرون دست و پا زدن هاش با دستم حس میکردم,فقط شانس اوردم زن داداش و مهمونا نفهمیدن

ای هیچ ،برای هیچ ، برهیچ، مپیچ ...کار خوب فقط زمانی ارزشمنده که فقط برای رضای خدا و خالصانه باشه...ما باید حتی برای تک تک کلمات در فضای مجازی اون دنیا جواب پس بدیم...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

حس ششم بیا

خسته_۱ | 5 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز