سلام دوستان .من از دوره ی نامزدی با همسرم مشکل داشتم متاسفانه دروغگو بود (بابتِ محلِ زندگی گولم زد گفت تهران پیش خانوادم اما منو بُرد شهرستان . فامیلِ دورِ) اواسط نامزدی کتک زد چن باری ولی هر بار با وساطت فامیل درست شد. متاسفانه من خیلی خواستگار دارم خدا نگذره از اونبک این حیوون رو سرِ راهم آورد. فامیل گفت زیاد باهم گشتید حداقل ازدواج کن اگ آدم نشد اقدام ب طلاق کن متاسفانه باردار شدم و بچم سقط شد ک بدجور ضربه خوردم بعد از ازدواج خوب شد تا این چند وقت پیش مشروب خورده بود اومد شروع کرد کتک زدن ک کل تنو بدنو صورتمو کبود کرد منم شهرِ غریب زنگ زد ساعت دو شب خواهرم دامادمون اومدن جلو اونام زد خواسم زنگ بزنم خانوادم ک زد گوشیمو شکوند صدام در نیومد هر چی منو زد گفتم آبرومون بیشتر از این توو درو همسایه نره. دیگ خواهرش منو برد خونشون خیلی حرف زد دو روز اونجا بودم دسترسی ب هیچی ندارم ک بزنگم خانوادم قرار شد تکرار نکنه و زندگیمو خراب نکنم اما دلم خیلی خونه ازش متنفرم برای کاری اومدیم تهران چند روزه خونه مادرم کبودی صورتم زرد شده هی میگن اگ دیت بت زده بگو بما همش میگم نه .میترسم از آبرو ریزی و اینک شدیدا فحاشی خیلی ب پدرو مادرع بیچارگ فحش میده خیلی آشغاله میگه من رئیسم بای فقط چشم بگی دیگ از ظهر زنگ زده روو مهمه میگم مهربون باش قدرِ زندگیمونو بدون آدم شو نمیشی خب بذار خانوادم بدونن جدا شیم ک شروع کرد گل تو روانی ای باید بریم دکتر .کل طلاهامو حدود ۲۵۰ گرم ازم گرفت زد توو کار هر چی گفته گفتم باشه گفتم شاید قدر بدونه ولی آدم نسد.تورو خدا نیاید نیش بزنید من شرایط روحیم داغونه
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
وقتی از اول نامزدی با دروغ کتک ب گفته خودتون کنار اومدین الان دیگه خیللی دیره...تا حالا شکایت کردین ...
من خیلی دلسوزی. کسی نفهمید چی ب روزم آورده بود فک کنید سه هفته گذشته هنوز کلودیا نرفته. من نمیخام مهر طلاق توو شناسنامه بخوره من فقط میخاسم یه زندگی آروم داشه باشم .ن متاسفانه شکایتی فعلا نکردم
اگه خانواده ات حمایت میکنن جدا شواین مرد ارزش نداره عمر و جوونیت رو پاش بزاری
خونه خواهرم بودم امروز بیشرف زنگ زده میگه برف پاک کنه ماشینو تو خراب کردی چون بهم گفتی مهربون باش چرا تکرار میکنی منو عصبی کردی .خندم گرفته بود میگفتم چی شده؟ قطع ک شد خواهرم مبهوت مونده بود گف گوه میخوره سرت داد میزنه بشین نرو دیگ .گفت خودت کاری کردی سوارت شه بعد بمن میگه روانی! شما فک کن . من خیلی از طلاق میترسم من سرعت این بی ناموس کلی موقعیت خوب و خواستگاری خوبو از دیت دادم خیلی دلم میسوزه ک زندگیم این شد
دفه بعدی ک دست بلند کرد شکایت کنید نامه پزشک قانونی بگیرید دوباره تکراار کرد شمام دوبااره شکایت کنبا ...
بخدا میترسم ازش دلم نمیخاد باهاش توو یجا باشم بین دو راهی ام . یع دام میگه بدو طلاهارو برات گرف باز بیا بشین خونه بابلت و جدا شو یع دلم میگه لعنت ب پول بفکرع خودت باش بشین و نرو دیگ . جوری زده بود ک تا یه هفته از سر درد نمیشد بخوابم چشمم قشنگ چند سانت ب سمت جلو باد کرده بود سرم کلا باد بود . خدا شاهده اشکم میریزه مینویسم زده بود توو شهری غریب جلو دامادمون منو زد بعد مشروب خورده بود میگف بیا جلو چشمم بکنم. انقد قلبم شکستس