صبح کلی تیپ زدم خوشگل کردم رفتم دانشگاه الزهرا که حوزه ازمونیم بود و پرونده کنکور ارشدو به بهترین شکل بستم..📚
بعدش تو بارون با نامزدم رفتیم پیاده روی، عکاسی خیابونی و سمبوسه خوردیم🥪
ناهار خونه قرمه سبزی جا افتاده و چرب چیلی رو زدم بر بدن و با برادرم برای اولین بار رفتیمجمعه بازار پروانه کنار باغ کتاب.
خیلی جای قشنگ و عجیبی بود برام حقیقتا
واسه خودم یه شلوار خونگی سالیوان، یه ماگ که داخلش عروسک پو داره و گلسر بافتنی هدیه گرفتم😍
اومدم خونه سریع و فشرده برنامه هفتگی دانش آموزامو نوشتم و براشون فرستادم👩🏻💻
با داداشم فیلم سینمایی " هتل" رو نگاه کردیم. ژانرش کمدی بود اما خیلی خنده دار نبود صرفا جالب بود و همراهش چیپس خوردیم.
آخر شبم چند صفحه از یه کتاب جدید رو با ذوق شروع کردم به خوندن و بعدش با نامزدم یکم چت کردم که عکس کادوهای ولنتاینمو برام فرستاد... لازم ب ذکره بخاطر کنکور ما هنوز ولنتاین نگرفتیم و فردا برنامشو داریم. ولی خودش نمیتونست صبر کنه و ذوق داشت زودتر کادو هارو برام اسپویل کنه😂❤️
خدایا کلی شکرت برای ۳ اسفند جذابم🦋