گر دیدی صحبت از پدیده کرد
خود را برهان و دور شو ز او
گر دیدی صحبت از ایده کرد
او را نرهان و بچسب به او
سخن از پدیده گفتن کار آسانی است
کار هر کس است و کاری نیست
سخن از ایده گفتن کار آسانی نیست
خلاقیت ها و ایده ها پروردن کارِ هر کس نیست
جمله گویند از پدیده ها
از ماشین و پول و مقام و شهرت و ظاهر ها
چشم ها را بسته اند و حسرت میخورند
سختی ره را ندیده اند و دهن وا کرده اند
به فکر صورت خوش فرم و گونه و ژل و تزریق اند
به فکر پول و شهرت و عیش و نوش
تا بینند درکس کمی ثروت
خود را گم کنند و خورند حسرت
این مردمان سخن از پدیده بر لب آورند
این مردمان سخن از عقل های پوچ و توخالی خویش آورند
این مردمان نگویند از سختی ها و دریاهای ژرف ژرف
از تلاش های بی وقفه و شب های بیدار و جمعه های سرد
به آنان بچسب که با خود ایده ها آورده اند
با آنان همنشین باش که سخن از عقل ها آورده اند
سخن از عقل ها و سختی ها و تلاش های شب وَ روز
سخن از بی خوابی ها و جمعه های سرد و تعطیلی های به دور
گفتن حقیقت و پشت پرده بازی ها کار هرکس نیست
سخن از رنج و ها درد ها و بدبختی های صحنه ها کاری آسان نیست
سخن از شکست ها و شکست ها و شکست ها
سخن از شکست مهره ها و شل شدن پل ها و زیر بنا
سخن از رنج ها و بی خوابی های شب
سخن از زود بیدار شدن ها درهنگام ناز خوابیدن های شهر
سخن از پشت میز نشستن و خواندن های بی وقفه
سخن از کار کردن ها و تیره شدن های زیر چشم
سخن از سختی های کار و تاول های کف وَ دست
در هنگام از حال رفتن های مردمانِ این شهر در حالِ مست