دوستان یع مدت به خاطر دعوا دخالت مادرش کتک کاری و بد دهنی هاش پنج هفته خونه بابام بودم بزرگترا رو اورد راضی شدم ی فرصت بهش بدم راهم از خانوادم دوره از وقتی اومدم افسرده شدم مادرشو هر روز میاره خونه وقتی میخاد دست بزنه بهم چندشم میشع خود ب خود از زیر دستش فرار میکنم بع نظرتون میشه حالم خوب بشه من همونی بودم ک یع روزم نمیتونسم ازش دور بشم
راسی قضیع دزدیدن طلاهام توسط خودش و مامانش ت تاپیک های قبل هس
فقط با مشاوره حل میشه
عزیزم بازخوبه اومده بابزرگترادنبالت،من که خودم خاروذلیل برگشتم
حالا مامانشو واسه چی هرروز میاره بعد طلاهاتو که میگی دزدیدن چی شد پس دادن
من ازش بدم میاد ولی دیگه نمیشه طلاق بچه دارم الان فقط میگم سلام خوبی خداحافظ بیا غذا تمام با هفته یک بار رابطه من نمیخوام ولی مجبورم قبول کنم
تا وقتی که مادرشو هر روز میاره خونتون،و وابستشه مشکلتون حل نمیشه.
کاش قبل اومدن محکم حرف میزدی و شرط و شروط میزاشتی خصوصا راجع به مادرش و دخالتاش.
خب این فرمونی ک دست گرفتی ، برگشت ب خانه پدرت برای همیشه هست
خوب ازش رنجیدی دوسش نداری طبیعیه.شاید یه کم بگذره ازش محبت ببینی کمی بهتر شی.وقتی ازت دزدی میکنه.کتکت می زنن چرا دوباره برگشتی؟پشتوانه نداری؟؟
