دو ساله نامزدم تو این مدت هیچ جهیزیه ای نگرفتن برام منم فشار نیاوردم گفتم بابام بازنشسته ست گناه داره
بخدا دلمم نمیومد بهش فشار بیاد
نامزدم شهر دیگه ست خونه داشت از زمان مجردیش منم از همون اول نامزدی رفتم پیشش
بعد ۲ سال بابام وام گرفته گفت وسایلت رو بگیر
مامانم راه به راه پیام میداد گرون نگیریا
بخدا واسه ۵۰۰ هزار تومن ارزون تر واسه یه سرویس قاشق کلی همه جا رو گشتم از شوهرم حرف شنیدم
الان بعد ۲ هفته اومدم خونه بابام میبینم رفته واسه خودش مامانم چرخ گوشت گرفته لوستر گرفته پلوپز گرفته هوا پزم خریده
بقران ضربان قلبم رو هزاره از دستش
به من فشار میاره خرج نکن بعدا از شوهرت بگیر عوضشون کن
اونوقت داره واسه خودش جهیزیه میگیره
چکار کنم؟ برم به بابام بگم همینا رو؟