بچه ها کسی اینطور بوده
تجربه داشتین خودتون یا اطرافیانتون
من جدیدا متوجه شدم تمام مشکلات زندگیم بخاطر همین شخصیت مرزی بودنه
باورام عوض میشن سریع احساساتم همینطور
بعضی وقتا به عقل خودم و احساس خودم شک میکنم
همش بخاطر تربیت بد پدر و مادره
اون نوع تربیتی که مثلا به یه رفتارتون چند پاسخ مختلف میدن مثلا امروز یه حرفی میزنی میخندن فردا همونو میزنی کتکت میزنن پس فردا میزنی هیچی نمیگن
و چون ارزش سازی نمیکنن برات که چرا باید فلان کار و بکنی یا نکنی و فقط میخوان وابسته باشین بهشون بابت تک تک رفتار و عقایدتون بخاطر اونا باشه و اونا هم سریع رنگ عوض میکنن! و نمیزارن تو هیچوقت واسه خودت زندگی کنی ارزش های خودتو بسازی و بخاطر خودت باشه فقط نه ترس از پدر و مادر
مثلا من تا یه مدت درس میخوندم بخاطر مامانم
یه سری مشکلات پیش اومد با خانواده من درس رو بوسیدم گذاشتم کنار اون موقع نمیدونستم چرا ولی یه جور لج بازی بود
یا مثلاً گند میزنن تو زندگیت و تو هم بخاطرشون مثلا فلان کار رو نمیکنی بعد میگن فکر کن پدر و مادر نداری مگه تو بخاطر ما فلان کار رو میکنی
خلاصه پدر و مادر هستید یا کامل باشید در تمام نقاط زندگی یا هیچ گوهی نخورید با عرض معذرت ولی خب چی بگم دیگه
من دارم زجر میکشم بخاطر خودخواهی پدر و مادر
نصف و نیم نباشید برای هیچکس
یه روز قربون صدقه برین فردا دعوا راه بندازید (این درست نیست و بد بودن شرف داره بهش) حداقل کسیو به خودتون امیدوار نمیکنید