نه موندن آرومم کرد نه طلاق

دختر_درد_کشیده

مدیر استارتر

عضویت: 1403/04/15

تعداد پست: 3431

عادیه عزیزم حتی تا یکسالسعی کن سرخودتو گرم کنی کمتر بهش فکر کنی

همین کارو میکنم ولی یه خلع بزرگی تو زندگیم حس میکنم

1403/12/01

|

20:47

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

دختر_درد_کشیده

مدیر استارتر

عضویت: 1403/04/15

تعداد پست: 3431

میخوای کامل توضیح بدی

بعد عقد متوجه شدم که یه زن رو قبلا صیغه ثبتی کرده و اینو از من پنهان کرده بود

1403/12/01

|

20:48

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

amirisara

عضویت: 1400/03/11

تعداد پست: 5197

فعلا که حوصله ندارم درسم تموم شده ولی شاید ادامه دادم

حلت بهتر شد کمی ادامه بده.

توی این حال زیاد مکث نکن.

شرایط جدید آدمهای جدید دارن و فکرهای نو.

هر جا رفتی نگو جدا شدم.لازم نیست کسی بدونه.هر وقت مورد مناسب پیش اومد و جدی شد بگو.

برات عشق عالی ارزو میکنم

1403/12/01

|

20:48

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

دختر_درد_کشیده

مدیر استارتر

عضویت: 1403/04/15

تعداد پست: 3431

حلت بهتر شد کمی ادامه بده.توی این حال زیاد مکث نکن.شرایط جدید آدمهای جدید دارن و فکرهای نو.هر جا رفت ...

ممنون عزیزم نه درخواست دادم اسمشم دارم از شناسنامم پاک میکنم

1403/12/01

|

20:49

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

کلهپشمکی

عضویت: 1403/10/01

تعداد پست: 3930

بعد عقد متوجه شدم که یه زن رو قبلا صیغه ثبتی کرده و اینو از من پنهان کرده بود

یاخدا😐

موقع طلاق چطور بود راحت طلاق داد؟؟؟

هروقت خواستی به یه اصفهانی بگی خسیس قبلش یه سر به گلستان شهداش بزن 😎اره دایی اینجوریاس

1403/12/01

|

20:51

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

دختر_درد_کشیده

مدیر استارتر

عضویت: 1403/04/15

تعداد پست: 3431

یاخدا😐موقع طلاق چطور بود راحت طلاق داد؟؟؟

اول خیلی میگفت ترسیدم بگم ولم کنی فلان بعد گفت نمیتونم بگذره طلاق نمیدم یه مدت لج بود بعدشم قسم خوردم که دیگه هیچ علاقه ای ندارم باهات بیام زیر یه سقف قبول کرد

1403/12/01

|

20:53

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

کاررلا

عضویت: 1400/03/23

تعداد پست: 10584

چه مدته جدا شدی

یکسال و چند ماه

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

1403/12/01

|

22:13

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

دختر_درد_کشیده

مدیر استارتر

عضویت: 1403/04/15

تعداد پست: 3431

یکسال و چند ماه

هعی

1403/12/02

|

00:06

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب