خونمون دو تا اتاق خواب داره خواب من کمد دیواریش کوچیکه دو تا شو لباس و کیف و کفشامو چیدم یکیشو لوازم برقیمو بالاشم که یه سره است عرضش کمه خرت و پرت گذاشتم.کابینتامم خیلی کمه...
اتاق دیگه کمد قبلی شوهرم و تخت مجردیش و میزکامپیوتر گذاشتم.کامپیوتری که الان تو این مدت یه بارم استفاده نشده کمد لباسم خیلی کم عرضه با مصیبت لباسای شوهرمو توش آویزون کردم.کلا برا لحاف و تشکم تو خونه جایی نیست گذاشتم تو این بقچه زیپی ها و گذاشتم بالای کمد شوهرم.
دوران اقدام و اویال بارداری بهش گفتم دیگه باید اون اتاق و کمد دیواری سراسری بزنی تا همه وسایلامون جمع بشه اتاق بچه هم یکدست بشه.
خودش گفت باید عکسشون رو بندازم بذارم دیوار...
الان دبه کرده که اصلا و ابدا کمد نمیزنم.همون کمد اونجا میمونه منم گفتم اتاق بچه خوب نیست کمداش تا به تا باشه و اصلا قشنگ دیده نمیشه.خلاصه انقدر گفت نه که منم عصبانی شدم گفتم ازت متنفرم که نمیتونی سر حرفت بمونی.گفتم بچه رو از خونه بابام نیاوردم ...............
الان دو روزه باهاش حرف نمیزنم و بالششم گذاشتم تو راهرو برداشت برد اتاق بغلی ...........