با یکی از همکلاسی هام تو مدرسه از همون اول سال دوست شدیم زود هم صمیمی شدیم خیلی با هم شوخی میکردیم هرکاری میکرد به دل نمیگرفتم میگفتم اشکال نداره از عمد نبوده میخواسته شوخی کنه زیاده روی کرده و ... ولی اشتباه میکردم.خلاصه چیزی بهش نگفتم اول همین ماه سر کلاس داشتم کتاب زبانم رو میخوندم یه عکس بود چهار تا مرد بد هیکل یکیشون رو نشونش دادم به شوخی گفتم این شوهرته برداشت عکس رو قیچی کرد کتاب رو برد وسط کلاس جلدش رو هم قیچی کرد و پرتش کرد اونور منم سرش داد زدم و بهش گفتم هرچی بهت رو میدم وحشی میشی.اونم یه جوری قیافه گرفت انگار ارث باباش رو خوردم.الانم بعد یک ماه باز اونجوری نگام میکنه.از وقتی دعوامون شد خیلی گریه کردم حتی رفتم به خاطر حرفام معذرت خواهی کردم ولی اون منو نبخشید.از یه طرف ازش ناراحتم از یه طرف هم دلم براش تنگ شده.