دهن مادرشوهر عفریطم چطور ببندم

دخترا سه سال پیش که ازدواج کردم دووسیله ب عهده شوهرم بود خریدش یخچال و تلویزیون کلا اینجا رسمه همه همین کارو میکنن مادرشوهر من دخترشو که داده شوهر دخترش از پسره حامله بوده و برای ترس از ابرو سریع دختره رو بدون مهریه و شرطی ب پسره داده و مادر شوهرم نمیدونه من اینو می‌دونم اون موقع ها خواهر شوهرم تعریف کرده چون خیلی اوکی بودیم روزای اول تو این سه سال هر موقع منو میبینی ب بهانه های مختلف تیکه میندازه من جهیزیه م همه خارجی و فرشام دستبافت و خانوادم همه چی عالی ترین خریدن اما مادر شوهرم برای دخترش تمام وسیله های ب درد نخور و از هرچیزی کم گذاشتن براش یعنی جهیزیه آنچنان نداره خانواده شوهرم هیچی کاری برای من نکردن نه طلا نه مراسم کلا هرچیزی ک انجام دادیم همسرم با پول خودش انجام داده اینا هزار تومن کمک نکردن  ب تازگی دختر خاله همسرم ازدواج کرده خانواده شوهرش براش همه کاری کردن کلی طلا لباس تمام مناسبت ها طلاهای سنگین بعد دیروز شروع کرد ب اینکه اونا وسیله ای گردن داماد ننداختن ماهم ننداختیم همش میخدید منم گفتم آره ننداختن در ب جاش وسیله عاش اشغال مارک متفرقه برداشتن بعد داماد اون همه طلا مسخره و براش همه کاری کردن ماهم بودیم چیزی نمینداختیم گردن داماد بعد دهنشو بست ولی کلا همش اخم کرده بود سه سال دست از سر کچل من برنمیداره خیلی رومخه چی کنم بچه ها