2777
2789
عنوان

حامله بودم مادرشوهرم

285 بازدید | 25 پست

باردار بودم پنج ماهم بود

مادرشوهرم زنگ زد بیاین منو ببیرین خونه خواهرم شمام یه سر بزنید

 رفتیم خونه خواهرش

دیدم از کیسه ای ک باش بود نفری یدونه نون خامه ای دراورد داد دست همه

به جز منو شوهرم

فقط به تعداد خواهرش و بچه هاش و شوهرش اورده بود


شوهرم تو گوش مامانش گفت من به جهنم حداقل یدونه دیگه میاوردی واسه زنم حاملس


گفت ای وای یادم رفته😕

میخواست میوه بیاره برا همه پیش دستی میذاشت جز من

میگفت یادم رفته

همشم منو یادش میرفت کار خدا😕😕😕

🌟جدید نیستم🫶🏻

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

وای انقدر اعصابم خراب میشه وقتی می‌شنوم کسی سرخوراکی اینجوری دل میشکنه...

❤️ایران ❤️《فَلا تَعلَمُ نَفسٌ ما اُخفِىَ لَهُم مِن قُرَّةِ اَعيُنٍ》هیچ کس نمی‌داند برایش چه قره‌العین هایی پنهان کرده‌ایم..( قره‌العین: اشکی که از شوق در چشم حلقه می‌زند‌. ) سوره سجده💚 لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ ۖ إِنَّا مُنَجُّوكَ ( نترس و غمگین نباش ، قطعا مانجات دهنده تو هستیم) سوره عنکبوت 💚

خورد شدم تو جمع

بمیرم برات 🥲🥲💔

❤️ایران ❤️《فَلا تَعلَمُ نَفسٌ ما اُخفِىَ لَهُم مِن قُرَّةِ اَعيُنٍ》هیچ کس نمی‌داند برایش چه قره‌العین هایی پنهان کرده‌ایم..( قره‌العین: اشکی که از شوق در چشم حلقه می‌زند‌. ) سوره سجده💚 لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ ۖ إِنَّا مُنَجُّوكَ ( نترس و غمگین نباش ، قطعا مانجات دهنده تو هستیم) سوره عنکبوت 💚

ولش کن منم بعضی حرفای بعضیا خیلی اذیتم میکرد سعی کن فراموش کنی چون یادآوری بیشتر زجر میکشی

میدونی چرا یادم نمیره؟چون نمیذارن ک یادم بره

الان با پرتوقعی هاشون یاد این میوفتم ک برام چیکار کردن مگه؟

🌟جدید نیستم🫶🏻

وای چقدر سخته واقعا 

من بودم اصلا نمیتونستم اینجور چیزیو تحمل کنم 

باز خوبه دمت گرم زن صبوری هستی🌹👌🏻

چی شد که وارونه شدیم؟💢رسیدیم به دوره ای که به چیزایی افتخار میکنن که یه روزی سبب خجالت بودن ،به خیانت میگن تجربه!به بی تعهدی، سبک زندگی!به بی اخلاقی، رک بودن!به فحشا، جسارت!به دیده شدن، موفقیت!به سطحی بودن، باحال بودن!و هرچرندی که خودشونم ازش ته دل راضی نیستن میگن "خود واقعیم"!

من جای تو بودم همون موقع که بهم نون خامه ای نداد پا میشدم چاقو رو تیز میکردم می‌فرستادمش اون دنیا 

اصلا نمیتونم مثل تو صبور باشم

چی شد که وارونه شدیم؟💢رسیدیم به دوره ای که به چیزایی افتخار میکنن که یه روزی سبب خجالت بودن ،به خیانت میگن تجربه!به بی تعهدی، سبک زندگی!به بی اخلاقی، رک بودن!به فحشا، جسارت!به دیده شدن، موفقیت!به سطحی بودن، باحال بودن!و هرچرندی که خودشونم ازش ته دل راضی نیستن میگن "خود واقعیم"!

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792