2777
2789
عنوان

خانومای متاهل میاید

112 بازدید | 10 پست

یه سالی هست مخصوصا این اواخر هروقت میرم خونه اقوام شوهرم منظورم مادرشوهر و خواهرشوهرامه، وقتی برمیگردم پر از حرصم


همشم تقصیر مادرشوهر و خواهرشوهر مجردمه

خواهرشوهر مجردم ازم کوچکتره

نزدیک دو ساله با دشمن شده بی دلیل، فکر کنم از حسودیشه

سال اول که علنا با من و شوهرم چپ افتاده بود طوری که میرفتیم خونشون فورا میرفت توی اتاق جلوی همه!

بعد یه سال اومد گفت ببخشید منم تمومش کردم ولی از اونموقع به بعد دوباره به من بی احترامی و بی محلی میکنه ولی تا من نیستم میچسبه به شوهرم، فقط با اون حرف میزنه و میگه میخنده


مادرشوهرمم چی بگم

دختراش وقتی میان خونش مثل مهمونن منم مثل دختراشم واسش

وقتی میاد خونه ما میذاره موقع غذا میاد اصلا هم از جاش تکون نمیخوره یه بشقاب بذاره توی سینک!

ولی وقتی میریم خونه دختراش از بعدازظهر میره کمکشون غذاهاشونو میذاره،حتی اخرشب وقتی میخایم بلند شدیم بیایم، بلند میشه همه ظرفای پذیرایی رو جمع میکنه میشوره بعد میاد!

موقعی هم که خود مادرشوهرم مهمونی داره غذا و شیرینی میده به دختراش ولی به من هیچی نمیده نهایت یه تعارف میزنه!


تازگیا هم وقتی میریم خونه مادرشوهرم یا خواهرشوهرام با وجود اینکه دختراش هستن صدام میکنه بیا این کارو بکن اون کارو بکن، منم سعی میکنم نشنیده بگیرم



در کل همه‌ی اینا باعث شده وقتی میرم مهمونیاشون اعصابم داغون شه

خسته شدمم انقدر به شوهرم گفتم چون نتیجه‌ای نداشته

اصلا هم حرف قطع رابطه رو نمیذاره بزنم شوهرم

به شوهرت نگو دیگه فایده نداره خودت به خواهرشوهر کوچیکه بی محلی کن اعتراضم کردن بگو رفتار خودش بد بوده و باعث شذه بی محلی کنم اون احترام رو نگه نداشته 

بع مادرشوهرم توام رفتی مثل مهمان برو اونجا و کار تکن تا ببینه چقدر بده 

فقط 26 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

بی تفاوتی بهترین کاره. تو انگار خوده منی

جلوشون بی تفاوتم

اتفاقا تازگیا سعی میکنم جلوی اون خواهرش همش بچسبم به شوهرم تا بدتر حرصش دربیاد

ولی امان از وقتی که میایم خونه

به شوهرت نگو دیگه فایده نداره خودت به خواهرشوهر کوچیکه بی محلی کن اعتراضم کردن بگو رفتار خودش بد بود ...

اره به شوهرم دیگه نمیگم

نهایتش امشب اومدیم ساکت نشستم ولی واقعا اعصابم خورده

اره خدا رو شکر کم کم دارم یاد میگیرم چجوری سوسکی به اون دختره بی محلی کنم

ولی نمیدونم چیکار کنم وقتی میام خونه انقدر حرص نخورم

دعوتت نکردن نرو. بیش از حد کار نکن. ب خودت احترام بزار تا بهت احترام بزارن

دقیقا همینجوریم

مشکل فعلیم حرص خوردنمه

دلم نمیخواد انقدر سر چهار تا ادم نفهم حرص بخورم

داغون کردم خودمو

اره به شوهرم دیگه نمیگمنهایتش امشب اومدیم ساکت نشستم ولی واقعا اعصابم خوردهاره خدا رو شکر کم کم دارم ...

سویکی نه قشنگ بی محلی کن 

من جاریم بی محلی میمرد بعد مادرشوهرم میگفت باهاش خوب خداحافظی کن منم گفتم مادر هرکس احترامش خودش حفظ میکنه من خداحافظی معمولی کردم اصلا هم نخوام خداحافظی کنم شما نباید بگی این یعنی فرق گذاشتن 


بعد مادرشوهرم تو مراسم با جاریم رفتن نشستن یه میز من که نامزدم و نمیشناسم فتمیلاشونو تنها یه میز دیگه

منم به شوهرم گفتم مراسم فلان شب رو دیگع نمیام هرکاری کنی نمیام به زور که نمبتونی ببری منو اونم رفت به مامانش گفت چه کاری کردی و مادرشوهرم معذرت خواهی کرد

فقط 26 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
اگه شوهرت‌پشتت بود مامان وخواهرش و بقیه مهم نبود ولی‌جات بودم‌ منم‌ میچسبیدم‌به شوهرم تا یکی دیگه با ...

دقیقا همینجوریم

تازگیا اصلا نمیذارم بچسبه به شوهرم

خودم میشینم کنارش میگم میخندم

امشب داشتم کمک میکردم بعد شام

اون رفت نشست کنار شوهرم

منم تا کارم تموم شد رفتم نشستم وسطشون

اونم یه ربع بعد بلند شد رفت

سویکی نه قشنگ بی محلی کن من جاریم بی محلی میمرد بعد مادرشوهرم میگفت باهاش خوب خداحافظی کن منم گفتم م ...

منظورم از سوسکی اینه که یه جوری بی محلی میکنم خودش یا مادرش بفهمه ولی فامیل نه

مثلا امشب رفتم با کسایی که بودن دست دادم اون اخرین نفر بود رفتم نشستم بهش دست ندادم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز