نپرس در هوای تو کدام لحظه گم شدم
همان همان زمان که رفتی ...
من از شروع ماجرا به انتها رسیده ام
نشان به آن نشان که رفتی ...
پس از تو خانه خانه نشد هوایم عاشقانه نشد
جنون مرا ندیده گرفتی ...
در آن غروب سرد خزان تو را صدا زدم که بمان
ولی تو ناشنیده گرفتی ...
به یک نگاه آشنا تمام هستی مرا
گره زدی به تار و پودت ...
در انتهای کوچه ها دو سایه میرسد به هم
یکی منم یکی نبودت ...
مخاطب خاص داره؟
منم خیلی دلم براش تنگ شده ، امروز با ی خط. ناشناس زنگ زدم که فقط بگه الو بعد چن ماه صداشو بشنوم ، جواب نداد حسرت همینم مونده ب دلم
خیلی دام براش تنگ شده
روزگارم میگزره ولی درب داغون فراری از همه جا
همه کس ، بد جایی گذاشتی رفتی
یک سوال کنم تاحالا طوری عاشق شدید که بگید بعدش با کسی ازدواج میکنم که فقط تنها نباشم
راحت تر بگم سوال رو تاحالا شده بخاطر این که به کسی دل نبندید بخوای با کسی ازدواج کنید که ۱۵ سال از خودتون بزرگ تر باشه ؟؟
وقتی همین الان داری میگی متاسفانه بنظرت کار عاقلانه ای داری می‌کنی ؟ فکر نمیکنی این راهش نیست ؟ ببین من نهایت عشق رو درک کردم یکبار ، خوب می‌دونم چقدر می‌تونه عذاب آور باشه و آدمو از پا در بیاره اما قوی باش ...
ببخشید که نمیتونم مهر تایید بزارم ولی به حرفشون و ایمانتان احترام ۱-میزارم ولی یک سوال دارم اگه میگید قرار بود حذف بشه چرا وارد شده ؟
۲-پس وقتی میدونست حذف بشه طرف نابود میشه جرا حذف شده ؟
۳- خب چرا باید آشنا بشن بعد جدا بشن که طرف مجنون و سرگردون بشه ؟
