2777
2789
عنوان

زن کم خرج=هوو(داستان جالب)

3347 بازدید | 43 پست

نسرین خانم متأهله و 35 سالشه ، چهارتا بچه داره، دختر بزرگش دبیرستانی و کوچکترین بچه اش 5 ساله است

شوهرش احمد آقا كار خوبی داره و در آمدش متوسطه . مستأجر نیستن اما خونه اشون کوچولوه و حیاطی هست


نسرین خانم خیلی كدبانوه وشوهرش رو هم خیلی دوست داره


نسرین جون تعریف میكنه:


بس که شوهرمو دوست دارم صرفه جویی عادتم شد كه تو زندگی به همسر جان فشار نیاد همیشه هم آرزومی کردم کاش تحصیلاتم رو ادامه میدادم تا کار کنم و بتونم کمکش کنم، اما به زور دبیرستانو تموم کردم. چون قبل ١٨سالگی نشستیم پای سفره عقد وبعدش .... 

مایحتاج خونه رو اعم از سبزیجات و میوه رو اغلب خود احمد اقا میخره یعنی خرج خونه رو بهم نمیده. با این اوضاع بازار هم من یاد گرفتم كه چجوری كم خرج كنم تا فشار بیشتری بهش نیاد حتی با پول ماهانه خودم به كمك همسایه ها یه صندوق قرعه كشی راه انداختیم ونیت داشتم با پولش تو حیاط دو تا اتاق بسازیم و اجاره اش بدیم تا كمك خرجمون باشه


حتی تو سبزیجات هم صرفه جویی میکردم مثلا تو روز بیشتر از یه گوجه استفاده نمیکنم بعضی وقتام فقط نصف گوجه. سالادو با نصف گوجه و یک چهارم خیار و یک چهارم فلفل دلمه و یک چهارم هویج درست میکردم. و با بقیه اش یه چیز دیگه درست میکردم اینطوریا بود كه صرفه جویی شعار اول بود



هر روز شوهرم ازم میپرسه امروز چی بخرم؟ میگم هیچی، شکر خدا هنوز کلی سبزی و میوه داریم. یعنی یه کیلو گوجه نصف ماه باقی میموند.


بالاخره شوهرم هم حواسش بود تقریبا کی میوه و سبزیمون تموم میشه و به این روند عادت كرد

یه روز جمعه قبل از نماز ظهر شوهرم تنها رفته بود دیدن برادر بزرگش ( گاهی تنها میرفت)


یه روز جمعه قبل از نماز ظهر شوهرم تنها رفته بود دیدن برادر بزرگش ( گاهی تنها میرفت) 

اخرای روز بود که جاریم پیام داد:


دیوونه فقط یه دونه گوجه فرنگیییی!!!! ؟؟؟؟؟


تعجب کردم و پیام دادم: یعنی چی؟ متوجه نشدم!


جواب داد: با پیامک نمیشه ، بعدا که وقت مناسب شد زنگ میزنم و برات توضیح میدم


تمام روز منتظر تماسش بودم و هی پیام میدادم: توضیح بده


اون جواب میداد: شوهرم که بخوابه زنگ میزنم.


شب شد و ساعت 11 احمدآقا خوابید و من بی صبرانه منتظر تماس جاریم بودم که توضیح بده. گوشیمو برداشتم و رفتم یه اتاق دیگه ، بلاخخخخخره زنگ زد.

و توضیح داد و گفت که وقتی احمد خونه اشون بوده، داداشش بهش گفته امروز قراره خواستگار بیاد برا دخترم میخوام تو هم باشی


احمداقا هم گفته: والله داداش منم هوس کردم دوباره زن بگیرم!شوهرش تعجب میکنه و میگه: زن بگیری!خرج عروسی کم نیست كه!!!مهریه و اجاره خونه و خرجی و كلی چیزای دیگه


احمدآقا جواب داد: خرج اولیه رو دارم خدا رو شکر که از حقوقم تونستم پس انداز کنم، خونه هم که نیازی به اجاره نیست تو حیاط قراره دوتا اتاق بسازیم !!!


خرجی هم که کاری نداره، عروس جدید با ما غذا میخوره، که اونم خرج زیادی نیست چون نسرین روزی یه گوجه بیشتر استفاده نمیکنه یعنی یه کیلو گوجه فرنگی نصف ماه تقریبا طول میكشه تا اینكه تموم بشه!!!


داداشش که اینو شنیده گفته: خودت بهتر میدونی ، حالا که اینطوره پس توکل به خدا! 


وهمه این حرفا رو جاریش یواشكی میشنید...


وقتی كه هر دوشون خواستن برن بیرون داداش احمدآقا از زنش پرسید چیزی میخواد که سراه بخره؟


اونم همه مایحتاج خونه رو گفت، شوهرش گفت یه کم رعایت کن ، زنای مردم روزی یه دونه گوجه استفاده میکنن اونوقت تو اینطوری؟ اینقدر ولخرج!!!


نسرین میگه:


... یعنی عاقبت صرفه جوییم اینه که بره سرم هوو بیاره؟!!

نسرین خانم میگه: فرداش که احمد آقا داشت میرفت سرکار، نپرسید که چیزی بخره یا نه ، چون هنوز وقت تموم شدن گوجه نرسیده بود.


سورپرایزش کردم و گفتم: یه کیلو گوجه بخر، لازم داریم تعجب کردو گفت: پس یه کیلو گوجه ای که پنج روز پیش خریدم چی شد؟ 


بهش گفتم رفته ماه عسل...

نسرین خانم تعریف میكنه : از اون روز دیگه صرفه جویی نکردم خصوصا تو گوجه فرنگی. یه جوری استفاده میکردم که انگار قسم خورده بودم شب بخوابیم یه دونه گوجه هم تو یخچال نباشه!

و حتی پول قرعه كشی ماهانه رو که از خرجی شخصی خودش شرکت کرده بود وقرار بود دوتا اتاق اون ور حیاط بسازن رو هم وقتی تحویل گرفت رفت و برا خودش طلا خرید، و وقتی هم احمدآقا سراغش رو گرفت گفتم بدهی داشتم پس دادم اخه گاهی قرض میگرفتم تا کمک خرجت باشم، و گرنه تو واقعا فکر کردی یه کیلو گوجه فرنگی برا دو هفته کافیه؟

از این ماجرا سه سال میگذره و از اون روز احمدآقا مجبوره كاغذ ومداد بیاره كه حساب کتاب کنه که چطور حقوقش کفاف یه ماهو بده 


ازهمه مهمتر همه پس اندازی که واسه مهریه زن جدید کنار گذاشته بودو خرج کرد و از میوه فروشم نسیه جنس میگرفت و حسرت روزی یه گوجه فرنگی و یه کیلو برای دو هفته رو میخورد

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

حالا دیدید هرچی هم مرد خوب باشه اخرش چه موجودیه😒

خاک تو سر احمد اقای بی لیاقت و امسالش یعنی خااااک 👋

یا حسین ع .مظلوم حسین ع ..یا امام رضا ع                یا ابوالفضل العباس ع😭😭😭❤❤❤❤❤❤

خخخخ داستانت منو یاد خواهرم انداخت 

تو زمینه قناعت و صرفه جویی اونقد به خودش سخت میگیره که فک کنم عاقبت همسرش مثل احمد آقا بشه و هوس .......

خواهر من شوهرش درامد کافی داره ولی لباسای بونجول میپوشه و به خودش نمیرسه و پول خرج نمیکنه و همش داشته به داشته های همسرش اضافه میکنه....

حیف ک حوصله ی تایپ کردن ندارم. والا برات مینوشتم چطور پدر مادرم با قناعت کلی ثروت جمع کردن. بابام زن ...

عزیزم همه مردا ک ی جور نیستن ..خود شوهر من میگه با این هزینه ها مگه میشه زن دوم گرفت بی چشم و رو انگار اگه هزینه ها کم بود دوست داره بگیره 😬😠

یا حسین ع .مظلوم حسین ع ..یا امام رضا ع                یا ابوالفضل العباس ع😭😭😭❤❤❤❤❤❤
حیف ک حوصله ی تایپ کردن ندارم. والا برات مینوشتم چطور پدر مادرم با قناعت کلی ثروت جمع کردن. بابام زن ...

اینجور مردا هم مثل پدر شما کم نیستن.😍پس نمیشه همه رد به یه چشم دید

این نیز بگذرد....🤗
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792