باور کنید دلم میخاد نباشم به مرگم راضیم خستم
۷ سال زندگی با خودش و خانوادش کتکاش قهراش اذیتاش بی اهمیتیش به زندگیممون یه طرف پول و طلاهام که خانوادم خریدن خورد یه طرف
درخواست طلاق دادنش بیرون کردنش از خونه توافقمون سر طلاق ومهریه یه طرف
الان که حکم طلاق اومده باید مهریه بده بریم محضر تموم شه نمیاد نمیره پرونده رو بگیره
من گناهم چی بود که گیر یه یزید افتادم به خدا خستم نمیدونم چیکار کنم ن زندگی کرد ن طلاق میده همه چیم رفت ....
فقط برام دعا کنید خیلی کم اوردم ...