سلام دوستان من ۲۷ سالمه و ۱۲ ساله با مردی که ۹ سال ازم بزرگتره سنتی ازدواج کردم و یک دختر ۶ ساله و پسر ۲ ساله دارم ،شوهرم صبح تاشب سرکاره و ظهر برای نهار و چرت میاد و باره ۹ونیم شب و تمام مسئولیت بچهها با منه،اصلا برای بچهها وقت نمیذاره وقتی میاد خونه کلا تو گوشیه همش توگوشی فیلم میبینه طوریکه دخترم میگه بابا دوستم نداره حرف زدن هم فایده ای نداره. فقط موقع رابطه مهربون میشه بخدا من از هیچی کم نمیذارم موقع رابطه مهربونه و یکساعت بعدش و بعد دوباره همون میشه، بخدا تا حالا یکبارهم بهش نه نگفتم همه جوره تو زندگی سعی کردم خوب باشم فقط میخام با بچهها وقت بذاره فقط روزی نیم ساعت که قبول نمیکنه من چیکار کنم بچههام آسیب نبینن؟؟؟؟؟؟؟خیلی خسته ام همش منت داره که بابات اگه میخایت خرجت رو بده تو ۱۶ سالگی عروست نمیکرد بااینکه یکسال اومدو رفت تا بابام راضی شد کلا توهین میکنه بهم و منم نمیخام خانوادم درگیر شن و ناراحت کسی رو هم واسه دردودل ندارم خیلی دلم پره خیلیییییییی
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.