بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
^===خوشبختی چون سرابی دور دست ..و دل دریغ؛از نوری در این سیاهی ....این بغض سنگین -__- این خستگی مفرط ---این حس تهی ؛؛ همه و همه ؛ داستانی ست که هرگز به پایان نمیرسد ===^
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
OFF خوبی بدی دیدن حلال کنید؛این کاربری برا همیشه بسته میشه.خدانگهدار.هیچ وقت نمیبخشمت سعید دیدار من تو باشه به قیامت فقط امیدوارم اون موقع خود خدا همه چیز نشونت میده شرمنده حرفات کارات نشی .
ی دختری که هنوز امیدواره با اینکه تو زندگیش شکستهای زیادی خورده 🫂🌱✨بیا زندگی کنیم، خورشید روزی دو بار طلوع نمیکند،ما هم دوبار به دنیا نمی آییم هر چه زودتربه آنچه از زندگی ات باقی مانده بچسب!❤️خدایا منتظر نشونه هاتم🫂💗خدایا بغلم کن که محتاج توام🫂🌺تیکرمواسه روز شماری خاله شدنمه خدایا شکرت 🥺🤲امروز دوم تیر 1404خدایا از همیشه بهت محتاج ترم لطفا♥️