خیلی خسته شدم هم دوست دارم تشریف بیارن هم خسته شدم
چون اون خواستگارم خوب از کار نیومده خانوادم دیدشون ازراین خواستگارم عوۻ شده 😭
این خواستگارم پسر همسایه کوچه اونوری هست ک ن اون منو دیده ن من اون دیدم
چون من اهل بیرون رفتن نیستم و خانوم خونه ام
حالا فهمیدن دختر خوبی بودم پیگیرن
مامان پسره گفته بود ک پسرم بد پسنده😵 هرجا رفته پسند نکرده
تا اینکه من جای نشون داده و پسند کرده و اومدن خونه بابا گفته بود ده دقیقه میشینیم اخه ده دقبقه ککجا خدا شاهده یک ساعت نشستن خیلی سر به زیر بود و ناخون انگشت کوچیکه بلند بود و ابرو هاش کمی مرتب
وقتی رفتن زنگ زدن ک پسره گفته بود حرفی ندارم و پسند کردم و میخام با دختره صحبت کنم
حالا مجدد فردا شب میخان بیان
من دلم ترسیده