خب بر اساس حرفات مشخصه که تو عاشق خودش نیستی، از اون آدم یه شخصیت ساختی تو ذهنت و عاشق اون شخصیتی
سعی کن با حقیقت کنار بیای که اون آدمه تو ذهنت با ادمه واقعی فرق داره
رو یه برگه ویژگی های منفیو بنویس چون ذهن به تدریج چیزای منفی رو فراموش میکنه و سعی کن کلاسای مختلف بری و به خودت زمان بده
بزار با غم کنار بیای، و چکش نکن وگرنه زخماتو از اول باز میکنی