همیشه فوبیای مستاجر شدن داشتم خانه پدر سقف بالا سرم بود الان خونه جابجا کردم میز آرایشم لب پر شد یکی دوتا وسیله هام هم نیست اینقدر گریه کردم الان هم شروع کنم تا شب بند نمیاد
چون تازه رسمی شده از طریق ایثارگری و دیپلم داره نه... ولی داره لیسانس میگیره.. اگه سابقه بیمه و لیسانسش بشینه به حیابمون میرهذحدود چهل تومن ولی فعلا بیست تومنه خدارو هزاربار شکر بازم... ولی کارشون خیلی سخته... توگرمای پنجاه شصت درجه جنوب وسط اتیش و برق
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
ولی ایناییکه همیشه دست و پاهاشون یخه،،،خیلی بیشتر از بقیه گناه دارن😓😓چون خیلی بیشتر ازبقیه فکرمیکنن و همین باعث میشه بیشتر تمرکزقلب روی پمپاژ خون ب سمت مغزباشه.این آدما،آدمایین ک یک رنج بزرگی رو تحمل کردن و یک غصه ی بزرگ و یک زخم ناحق تو دلشون هست...💔💔
زنده باشی اما حیف هیچکدوم از خواهرروبرادرا هیچی نداریم چون آدم ی جنسیه ک تا بلا سرش نیاد حتی بلا هم ...
همه همینیم کسی با تجربه قبلی زندگی نمیکنه ک عزیزم .دلتون خوش وتنتون سلامت اوضاع اگه اینقد سخت نبود حال روز ما جونا هم بهتر بود .
ولی ایناییکه همیشه دست و پاهاشون یخه،،،خیلی بیشتر از بقیه گناه دارن😓😓چون خیلی بیشتر ازبقیه فکرمیکنن و همین باعث میشه بیشتر تمرکزقلب روی پمپاژ خون ب سمت مغزباشه.این آدما،آدمایین ک یک رنج بزرگی رو تحمل کردن و یک غصه ی بزرگ و یک زخم ناحق تو دلشون هست...💔💔