2777
2789
عنوان

تو مغازه پسرم پفک ریخت

198 بازدید | 18 پست

دیروز رفتیم ی مغازه ک خیلی شلوغه و قیمتای فوق الفاده ای دارن خلاصه من با دوستم بودم دختر دوستم اصرار کرد ک خوراکی میخوام منم مشغول دیدن اجناس بودم دیدم دوستم با دوتا پفک اومد گفتم کجا بودی گفت رفتم پفک خریدم یدونم داد دست پسر من

دختر دوستم چن تا انداخت کف مغازه من زیاد گفتم نخورین و به جایی دست نزنید ولی دختره اصلا گوش نمیداد حالا پسر من بزرگتر بود ی گوشه وایساد

یدفعه صدای مغازه دار دراومد کلی حرف بارمون کرد و چند کلمه هم به ترکی گفت ک نفهمیدم

منم گفتم اقا دلخوری نداره بچه من کرده یه تی بده خودم پاک میکنم برات گفت نمیخوام اصلا خرید نمیکردید بهتر بود حالا من خودم چند میلیون ازش جنس برداشته بودم

باز گفتم خب ببخشید بچن دیگه حق با شماست واقعا نباید با پفک میومدیم

دیدم طرف هی غر میزنه هی حرف میزنه منم از مغازه زدم بیرون

از دیروز عصبی ام

میدونم کار ماهم بی فرهنگی بود زشت بود ولی اصلا توقع چنین رفتاری نداشتم

اون اقام مارو میشناخت کلی خریدم کردیم ازش کلی مشتری بردیم براش

بیاین دلداری بدین😣

  

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

از دیروز تا الان فکر میکنییییییی ول کن بابا

اخه پیش نیومده بود

و از خودمم بدم اومده اون همه حرف زد من یک کلمه جواب ندادم

گفتم مقصریم با بنده خدا دعوام راه نندازیم ولی اون اصلا کوتاه نیومد کاش حداقل منم ی جوابی میدادم 

  

حالا اخرش خرید کردی یا ن


من خریدامو حساب کرده بودم

دوستم داشت از برمیداشت منتظر اون بودم فروشنده رو یکی صدا زد بره ته مغازه اتاق پرو که دیگه موقع رفتن پفکای رو زمینو دید دوستمم چیزی نخرید ازش

  

اشکال نداره گذشت و رفت  دیگه با خوراکی جایی نرو اقای مغازه دار هم خیلی  بی اعصاب بوده بالاخره این چیزا پیش میاد  اینجور وقتا باید یکم مماشات کرد کار دوستتون از همه بدتر بوده توفروشگاه خوراکی  میده دست دوتا بچه معلومه میریزن بلد نیستن که بچن شماروهم تواین موقعیت پیچیده قرار داده

کاش میشد از مردگان پرسید : آیا بالاخره رنج پایان یافت؟ 

سخت نگیرید بابا

من واسه خرید جهیزیه رفته بودم.یه سری سرویس ادویه چینی بودن داشتم نگاه میکردم دستم خود درپوش یکیش افتاد و شکست.به فروشنده گفتم و کارتمم دارم ازش کسر کنه گفت اگه نمیبرید نیازی هم نیست حساب کنید.فقط لطفا از این به بعد یکم مراقب باشین.

اصلا انگار نه انگار اتفاقی افتاده

جامعه خوب ، دخترانی خوب تربیت میکند و دختران خوب ، جامعه خوب...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792