خاطره ی طنز یا سوتی تعریف کنین دور هم شاد شیم
به نام خده
گووززز😑
دختر کتاب فروش توی آن تاپیک گفتید لایکم کنید لایک کردم😁 اینجا شما لایک کن من بخونم
من خدای سوتی بودم ولی الان خودمو کنترل میکنم چند سال پیش از این تیغ ها که باهاش خانوما صورتو میزنن از لوازم ارایشی خریدم بعد پسره داشت توضیح میداد تیغو بزار اینجا و خیلی راحته و فلان هی حرف زد من اومدم ادای ادمایی رو در بیارم که وقتی خرید میکنن سوالای مهم میپرسن به پسره گفتم ببخشید بعدا این موهای همه جارو میبره خیلی جدی بعد بنده خدا یه سکوت کرد سرش و اورد بالا گفت صورت دیگه بله و اب شدم و فقط پول دادم اومدم بیرون
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
