نمیدونم چم شده همش بی حوصله و بی اعصابم دل زندگیمو ندارم اصلا حوصله ندارم دلم پی کار و زندگیم نمیره از ازدواجم پشیمونم حس میکنم اشتباه کردم همش میگم من نباید الان تو خونه و زیر کارو مشکلات و سر کله زدن با بچه بودم من الان باید مثله دوستام تنها دغدغم درس و دانشگاه مدرک و خوشی های مجردیم بود نمیدونم شاید بخاطر اینه که زیاد چیزی از مجردیم نفهمیدم تو خونمون نمیتونم بمونم اصلاحس میکنم یکی قلبمو فشار میده نفسم تنگ میشه میخوام خفه شم 😔 یا همش یه گوشه میشینم به گذشته فکر میکنم به موقعیتا و شرایطی که میتونستم داشته باشم و اونا رو با بی فکری از دست دادم😢 دارم دیوونه میشم 😥
وقتی دوستامو میبینم دلم میگیره 😔 من به هیچکدوم ازو ارزوهام نرسیدم ولی اونا به هر چی که خواستن رسیدن�😔😔 و زندگیا و آینده خیلی بهتر از من دارن اما من چی😢 غذا بپز بچه بشور خونه جمع کن 😭از زندگی زده شدم
با غصه خوردن چیزی حل نمیشه فقط زندگیتو هدر میدی حالا که راهه زندگیتو انتخاب کردی ازش لذت ببر
برای برنگیختن حسادت اسب سوار خر نشو همین دیگه گفتم سوار هر خری نشین یه عده انگار دوراز جون ادم نیستن مثله ادم باهاشون حرف میزنی گاز میگیرن 😕😕😕😕😕😕😕😕😕😕😕😕😕😕😕😕متاسفانه بعضیارو نمیشه قانع کرد، باید به نفهمیشون احترام گذاشت به بعضی ها باید گفت کورمون نکنی با اون روشن فکریت چلچراغ