خودم میدونم زوده نباید ب این چیزا فکر کنم باید رو اهدافم و آیندم تمرکز کنم و میکنم ...بخدا قصد ازدواج ندارم ولی اینکه خاستگار ندارم حس کم بودن دارم حس زشت بودن..پس سرزنش نکنین ...برام سواله چراااا با اینکه همه ی همسن و سالام حداقل یک مورد داشتن ولی من هیچی هیچیییی ...
از نظر خودم قیافم خوبه ..خانوادم خوبه ..وضع مالیمون خوبه ...ولی باز میگم اگ خوب بودم ک خاهان داشتم (میدونم ارزش یه دختر ب خاستگار داشتن نیس ولی دست خودم نیس این فکرا)
گاهی میگم شایدم دارم و مامانم بهم نمیگه..چون مامانم همیشه میگه تو از هیچ نظری ب بلوغ ازدواج نرسیدی و تا سالها برات زوده ..منم موافقم باهاش ولی اسکولم میگم خاستگارو داشته باشم چون اینجوری حس میکنم خیلی داغونم ..بنظرتون از مامانم بپرسم دارم یانه .؟خجالت میکشم خیلی و میترسم بگه نداری و من بیشتر ضایع بشم اینجوری حالم بدتر میشه
تازه وارد نیستم .کاربری دارم ولی نمیخاستم با اون این تاپیکو بزنم راستش میشه یکم باهام حرف بزنین ..یه چی بگین این موضوع برام شده نشخوار فکری بخدا دست خودم نیس ..نیاین بریزین سرم