توروخدا کمکم کنید یه چیزی بگی هرچی دوس دارید .
دیگه خسته شدم بقران محمد قسم دیگه بردم ایقد حرص جوش میخورم از دست خانواده شوهرم رسما شدم کلفتشون خسته ام بخدا .
از یه طرف دوست ندارم طلاق بگیرم چون پشت وانه نداره
از یه طرف همسرم بگی نگی اخلاقش خوبه میشه ساخت
دوسش دارم
از یه طرف تازه عروسم شدم کلفت خونه مادرشوهر دوتا خواهرشوهرام دراز میکشن من کارشون بکنم
از یه طرف دوس دارم بچه دارشم مادرشم ولی میترسم با این شرایط دیگه خسته ام مخم نمیکشه نمیتونم دردمو ب همسرم بگم چون پشت خانوادش چقد بریزم توخودم
میدونم اخرش خودمومیکشم چون هیچ جای برگشت ندارم
الکی ام شده یکی حسس ششمی نمیدونم هرچی یه امیدی بهم بده اخرش چی میشه