ایشالا که همینجور خوب بمونن ،
دو حالت داره یا زیادی خوبن چون خیلی وابسته ی پسرشونن به عروس هم خیلی محبت میکنن و هوای عروس رو به خاطر پسرشون دارن و عروس رو مثه دخترشون دوس دارن
یا اینکه عین بچه ها شروع میکنن به حسودی کردن به عروس و رقابت با عروس و عروس رو جای دخترشون نمیبینن بلکه هوو میبینن
ایشالا که مادرشوهرت جز دسته ی اوله
خواهر شوهر که رفتیم طلافروشی قرار بود فقط انگشتر بخرم رفت گوشواره هم آورد گفت الا بلا برا زنداداش بحرین
مادرشوهرمم خوبه هرروز پیام میده احوال پرسی ولی یه بار اومدن اینجا ما چون عقد نیستیم با پدر شوهر مادر شوهر رفتم خریدم خجالت کشیدم لباس زیر اینا نخریدم کلی تعارف کرد مادر شوهرم ولی من نخریدم بعد که نامزدم گفتم مادرش گفته من گفتم خودش نخریده بعد نامزدم پول نداد گاها دخالت هایی هست منم سعی میکنم جلوشو بگیرم با احترام بدتر نشه
تا خونه مستقل نگرفته هرگز عروسی نکن تا خوب کاملا نشناختیش عروسی نکن بهش بگو اگر رابطه رفت وآمد زیاد نشه عروسی نمکنیم اگر میخوای خ ب بشناسیش قضیه چیه باهاش ب و مسافرت خودتو بدبخت نکن باهم زندگی کردن با خانواده همسر خطرناک تجربه ثابت کرده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
