از هم کلاسی دانشگاهم که دوست صمیمی ام بود متنفرم الان باهاش قهرم واقعا تحمل دیدن قیافه و حرف زدنشو ندارم پشیمونم که یکسال عمرم رو با چنین آدم مزخرفی گذروندم. اصلا تا حالا از هیچ آدمی انقد نفرت نداشتم حتی واحد های ترم جدیدم رو جوری برداشتم که با اون تو یه کلاس نیافتم. شما تا حالا چنین تجربه ای داشتین؟
دقیقققاا همین الان تاپیک زده بودم
عجب چرا امروز همه قهر کردن با دوستاشون
تنفر واژه سنگینیه چرا این احساس سنگین رو با خودت حمل میکنی
پس فقط منم که بعد دوسال بخاطر اینکه از دوستم جدام شبا گریه میکنم خوابشو میبینم مثل آبجی بود برام خیلی دوست دارم اونم منو دوست داره ولی خانوادم نمیزارن باهاش ارتباط داشته باشم
ببین به مرور یاد میگیری که به هرکس اونقدر بها ندی که یه روزی حالتو اینقدر بد کنه...
من داشتم باهاش قطع رابطه کردم برا ی همیشه
۰
منم قطع ارتباط کردم ولی اون چند بار همش اومده که باهاش آشتی کنم زنگ و پیام و حتی بخدا تو دانشگاه التماسم رو کرد دنبالم راه افتاده بود و خواهش می‌کرد که بهش فرصت بدم. چون میدونه کسی جز من تحملشو نداره انقد که من براش خوب بودم و اون نمک نشناس بود. اما حقیقتا دیگه حتی نمیخام روشو ببینم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
