2777
2789

شوهرم الان تو ی شرایطی که پول نیاز داره من بیشتر طلا هام از زمان مجردیمه که پدرم خریده اگه بهش بدم چ شرطی بذارم که بعدا برام بخره البته تا الان برام کم نذاشته اصلا نزدیک ۱۰ ساله ازدواج کردیم ...

باتوجه از شناختی که از همسرم داشتم بدون قید و شرط طلاهامو دادم بهش و چندین برابر برام گرفت

خدایا هزارمرتبه شکر❤خدایا من روتو خیلی حساب باز کردم🧚‍ باز دم غریبه ها گرم، مارو رنگ کردن ولی نفروختن💔

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ب چشم یادگاری دلم نمیاد بدم ولی اگ مجبور شم باهاش شریک میشم تو هرکاری ک میخواد بکنه طلاها پوچ نشن 

البته شوهر ندارما 

 بچه کورد.لبیک یامهدی سن ۱۸تا۲۵ سالگی خیلی عجیبه، بعضی ها هنوز گواهی نامه نگرفتن، بعضی ها دارن ی شرکت اداره میکنن، بعضی ها تاحالا هیچ رابطه ای نداشتن، بعضی ها بچه دارن، بعضیا دارن تو کشورای مختلف سفر میکنن، بعضی ها برای بیرون رفتن از خانوادشون اجازه میگیرن‌،تو این بازه سنی همه چی ممکنه.

در مورد شما نمیدونم. در مورد خودم و همسرم بی شرط و بی چشمداشت اینکارو میکردم. البته قبلا اینکارو کردم. 

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

به هیچ شرطی

من طلاهایی که خودش واسم خریده بود دادم بهش فروخت ولی مال خونه بابام اوردمو بهش نمیدم

  ایمه موشیمن: شُویِم کِرد، خُوه شِم بو/تِفَر چاره رَشِم بو... آره خلاصه اونجا که حمید عسکری میگه: هیچکی مثه من تورو دوس نداره اینو از تو چشام میتونی بخونی،تو بودی جونم و عمرم و کسی که میخواستمو قسمِ راستمو که میخوای بدونی🥺💔* به چشمانم نگاه کرد وگفت؛ بگو دوباره به این جهان بازخواهیم گشت ومرا...حتی اگر درختِ گیلاسی آفریده شده باشم باز خواهی شناخت😔💔* یه چی بگم همین الان یادم اومد یادش بخیر سریال  چار خونه رو بچگیام میدیدم ساعت ۱۱ از شبکه سه پخش میشد،مامانم میگفت برو بگیر بخواب بچه دیروقته ولی مگه میشد همه ببینن من نه؟ یادمه شنبه ( جواد رضویان) با این حلبای روغن و یه چوب و چن تا نخ گیتار درست کرده بود منم پیله کرده بودم به بابام که باید واسم درست کنی😅😂تهش رفت یه دونه از این اُرگا واسم خرید گفت اونو بیخیال شو دختر ولی من هنوز فک میکنم به اون حلب روغن و این اهنگ قیسمت نَمیشه اینگار 🙂 یااونجا که میگفت هینگااامه هینگامه😁😥.میدونید ولی هیچ وقت قسمت نشد اونی که باید🙃}}}}* 🚶‍♀️🚶‍♀️🚶‍♀️یه چیزی میگم اینو ازمن کاش یادت باشه،جنگی میجنگه حتی اگه کالج پاش باشه👊✌️ 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز