سلام همگی
قبلا درمورد نامزدیم با یه اقایی و اشنایی که از قبلش باهاش داشتم تاپیک زده بودم، متاسفانه خانواده مزخرفی داشت و خانواده منم راضی ب ازدواجمون نشدن...با این همه من هنوز دوسش دارم و ازم خواسته تا عید صبر کنم تا خدمتش تموم شه 😔 اما حالا به درخواست پدرم با هم هیچ ارتباطی نداریم
مطمعن باش خونواده خیلی مهمه... روز خوش براتون نمیزاره... بیشتر فکر کن
الان یه خواستگار پیگیر دارم که پدرم از خانوادش خوشش اومده..اما خود پسر رو ندیده هنوز...بخاطر اینکه وقتی عشقم اومد خواستگاریم همه از دوست و آشنا فهمیدن.و بعدشم نامزدیمون بهم خورد الان همش میخوان بیان خواستگاری
بی خیالش شو
بخاطر همین پدرم اصرار داره ک ب ازدواجم فکر کنم..اما هرچقد گفتم زوده بازم قبول نکرد..گف اون پسر لیاقتتو نداره امروزم با برادر این خواستگارم حرف زده 😔 پسره خییلی پسره خوبیه از چیزایی ک بابام میگه میفهمم.ولی پس عشقمو چیکار کنم؟
خانواده بد باعث طلاقت با یه بچه میشن
پسره آخرش پشت خانوادشو میگیره وقتی براش خیلی عادی شدی
ازدواج نكن فقط اينو بگم 😭
عزیزم بهتره عشقتو فراموش کنی، خانواده خیلی مهمه؛ اینجوری همیشه تو ذهنت حس خوب میمونه؛ ولی بهم رسیدن در صورت اذیتای خانواده شوهر خیلی زیاد خاطرات تلخ درست میکنه
